به دنبال سخنرانى آتشين عصر عاشوراى امام، عمليات پليسى آغاز شد و هم زمان با دستگيرى رهبر نهضت و بسيارى از علما، وعاظ و شخصيت هاى صاحب نفوذ در قم، تهران و شهرستان ها، زمينه ى سركوب فراهم شد. اجتماعات و تظاهرات زنان و مردان در اعتراض به بازداشت امام در قم، تهران و برخى ديگر از شهرستان ها با هجوم نيروهاى مسلح و مأموران به خاك و خون كشيده شد و دانشگاه با تانك و مسلسل به محاصره درآمد. سيل خروشان كشاورزان كفن پوش ورامين، دهقانان كن و مردم جماران به سوى تهران سرازير شد و انبوه جمعيت ـ بازاريان، بارفروشان، معلمان، دانشگاهيان، و اقشار مختلف مردم ـ با غريو رعدآساى «يا مرگ يا خمينى» و «مرگ بر شاه» تهران را به لرزه درآوردند. شاه كه در برابر قيام ملت، تاج و تخت خود را در حال واژگونى مى ديد، تظاهركنندگان را به دست نيروهاى نظامى خود، قتل عام و در پانزده خرداد 1342 تهران را به كشتارگاه هولناكى تبديل كرد. قيام قهرآميز و خونين مردم غيور تهران در شانزدهم خرداد، يك بار ديگر نشان داد هيچ سركوبى نمى تواند نهضتى را كه به رهبرى امام آغاز شده است، خاموش سازد. هم زمان كشتارهايى نيز در قم، شيراز، مشهد، تبريز و ... به وقوع پيوست و دولت براى ادامه ى سياست سركوب، اعلام حكومت نظامى كرد.