طرح نظريه ى حكومت اسلامى - ان‍ق‍لاب‌ اس‍لام‍ی‌ ای‍ران (ع‍ل‍ل‌، م‍س‍ای‍ل‌ و ن‍ظام‌ س‍ی‍اس‍ی‌) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ان‍ق‍لاب‌ اس‍لام‍ی‌ ای‍ران (ع‍ل‍ل‌، م‍س‍ای‍ل‌ و ن‍ظام‌ س‍ی‍اس‍ی‌) - نسخه متنی

عباسعلی عمید زنجانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

طرح نظريه ى حكومت اسلامى

امام خمينى در نجف اشرف، ضمن بحث فقهى «مكاسب»، به موضوع ولايت فقيه پرداخت و از اوّل بهمن 1348 نظريه ى حكومت اسلامى را مطرح كرد و مورد بحث و بررسى قرار داد.

اين بحث علمى نه تنها حوزه هاى علميه را با بيانى استدلالى و فقهى به اصل تفكيك ناپذيرى دين و سياست متوجه كرد، بلكه محيط هاى دانشگاهى را نيز با نظام سياسى اسلام، به عنوان يك تئورى كامل و الهى براى حكومت اسلامى، آشنا ساخت و روح خودباختگى را از اين محافل كه با فرهنگ غرب آشنا بودند زدود.(245)

امام در پايان بحث حكومت اسلامى فرمود:

ما اصل موضوع را طرح كرديم. لازم است نسل حاضر و نسل آينده در اطراف آن بحث و فكر كنند، و راه به كار بستن آن را پيدا نمايند; سستى، سردى و يأس را از خود دور سازند و انشاءاللّه تعالى كيفيت تشكيل و ساير متفرعات آن را با مشورت و تبادل نظر به دست آورند و كارهاى حكومت و مملكت اسلامى را به دست كارشناسان امين و خردمندان معتقد بسپارند و دست خائنين را از حكومت، مملكت و بيت المال مسلمين قطع كنند و مطمئن باشند كه خداوند توانا با آنها است.(246)

زمينه ى مرجعيت عام امام

موضوعى كه بيش از هر چيز كارگزاران رژيم را به وحشت انداخت و فعاليت هاى سركوب گرانه ى آن ها را براى جلوگيرى از آن متمركز كرد، مسئله ى مرجعيت عام امام بود كه حتى ساواك در گزارشات رسمى نسبت به آن ابراز نگرانى مى كرد. در يكى از اين اسناد كه به 13 ارديبهشت 1347 مربوط است، مى خوانيم:

.

.. چنان چه يكى دو نفر از مراجع حاضر در نجف كه پير شده اند، مانند حكيم و شاهرودى، فوت نمايند، مسلماً مرجع تقليد مطلق، (امام) خمينى خواهد شد... بديهى است مشكلاتى بهوجود خواهد آمد.(247)

و اهمه و نگرانى رژيم از اين موضوع كاملاً طبيعى بود، زيرا رمز موفقيت رهبرى نهضت بيش از هر چيز در گرو موقعيت او از نظر مرجعيت تقليد بود. چون مردم به فتواى او به عنوان حكم الهى مى نگريستند و اطاعت از آن را واجب مى دانستند. به اين ترتيب روشن بود، هر چه بر دامنه ى تقليد از او افزوده شود، نفوذ سياسى نهضت نيز به همان اندازه گسترش خواهد يافت.

پيش بينى ساواك چندان از واقعيت دور نبود و افراد عادى نيز با توجه به شرايط ايران مى توانستند آن را پيش بينى كنند. با اين حال رژيم در برابر درگذشت آيت اللّه حكيم در 12 خرداد 1349، هم چون رحلت آيت اللّه بروجردى، به عكس العمل عجولانه اى روى آورد. وى كه در جريان درگذشت آيت اللّه بروجردى تلاش كرده بود مرجعيت را كه مزاحم نقشه هاى خائنانه اش مى ديد به نجف اشرف بكشاند، اكنون مى كوشيد آن را از نجف به حوزه ى اقتدار خود، يعنى قم منتقل سازد. در همين راستا درگذشت آيت اللّه حكيم را طى دو تلگراف جداگانه به دو تن از مراجع قم و تهران، تسليت گفت. آن دو نيز در پاسخ، براى موفقيت وى در راه تحكيم مبانى اسلام، ترويج مذهب تشيع و تقويت تعليمات عالى دين دعا كردند.

مرجع تراشى شاه(248) از نگاه تيزبين طلاب حوزه هاى علميه و اتحاديه ى انجمن هاى اسلامى اروپا و امريكا مخفى نماند و به عنوان توطئه ى جديد رژيم، افشا شد.

با وجود توصيه ى امام به نزديكانش، كه آن ها را از نزديك شدن به آتشى كه به منظور مرجع تراشى روشن شده بود بر حذر مى داشت، جريان امر سير طبيعى خود را طى كرد و با بيدارى جوامع شيعه در ايران، پاكستان، افغانستان و لبنان، مرجعيت امام فراگيرتر شد تا جايى كه اساتيد قم كه براى زدودن هرگونه ترديدى مرجعيت فراگير امام را به صورت مكتوب مورد تأكيد قرار دادند و علماى مبارز در تهران، شهرستان ها و خارج ايران با مطرح كردن مرجعيت عام امام توطئه ى رژيم را خنثى، و از اين رهگذر به گسترش روزافزون نهضت و شكل گيرى انقلاب فراگير اسلامى كمك كردند.

ساواك در ارزيابى اين حركت عظيم، و راه جويى براى جلوگيرى و متوقف كردن آن دچار اشتباهى بزرگ شد. طبق گزارش هاى رسمى، ساواك ابتدا كوشيد تعدادى از رساله هاى امام را در بازار تهران پخش كند تا وانمود كند امام براى به دست آوردن مقام مرجعيت با مقامات دولتى در ارتباط است،(249) ولى وقتى از اين توطئه نتيجه اى نگرفت، رساله هاى عمليه ى امام را جمع آورى كرد و دارندگان آن را تحت تعقيب قرار داد تعدادى از اساتيد قم و علماى مبارز را نيز زندانى و تبعيد كرد.

قيمت رساله هاى امام در اندك مدتى ـ بنا به گزارش رسمى ساواك ـ (250) هر جلد از هشت تومان به صدتومان رسيد و با نام هاى مختلف ـ براى گمراه كردن ساواك ـ در سطح وسيعى منتشر شد. تبعيد اساتيد حوزه ى علميه ى قم و علماى مبارز به نقاط دور دست نيز موجب شد مردم اين مناطق با اهداف نهضت، افكار امام و انديشه هاى انقلابى آشنا شوند.

موج برخاسته از شهادت آيت اللّه سعيدى ـ كه از علماى مبارز تهران بود و به دست ساواك در 22 خرداد 1349 زير شكنجه به شهادت رسيد و بازتاب جهانى آن ـ بار ديگر نفرت عمومى را برانگيخت و امام را بر آن داشت در اعلاميه اى ضمن ابراز تأثر نسبت به شهادت مرحوم سعيدى در گوشه ى زندان و مظلوميت افراد بى گناهى كه به جرم حق گويى در سياه چال هاى زندان مورد شكنجه ى وحشيانه قرار مى گيرند، سياست غارت گرانه ى امريكا به اسم سرمايه گذارى خارجى و اسارت اقتصادى كشور به دست كارشناسان چپى را افشا كند. امام در ادامه ى اعلاميه ى خود هشدار داد:

اگر دستگاه خودباخته و جبار مهلت يابد، اين آخرين چوب حراج نيست كه به مخازن زيرزمينى و روى زمينى اين كشور مى زند; بايد منتظر بالاتر باشند، اگر بالاترى باشد. ...

اينجانب اعلام مى كنم: هر قراردادى كه با سرمايه داران امريكا و ديگر مستعمرين بسته شود، مخالف خواست ملت و مخالف احكام اسلام است; و وكلاى مجلسين ايران چون منتخب ملت نيستند، رأى آنها قانونى نيست... در اين قضايا بايد با نظارت مقامات بى طرف جهانى رفراندوم شود، تا خواست ملت معلوم گردد.

رهبر نهضت به مناسبت قرارداد تأسيس ذوب آهن، نفوذ شوروى را به عنوان اين كه نفع آن براى استعمار بيش از سودى است كه به ملت مى رسد، مورد انتقاد قرار داد و آن را وسيله ى اسارت ملت ناميد.

/ 130