مبارزات انتخاباتى رياست جمهورى بين دو حزب دموكرات و جمهورى خواه امريكا در زمستان 1355 ش. آغاز شد. در اين دوره كارتر ـ كانديداى دموكرات هاـ عنوانِ حقوق بشر را براى تبليغات انتخاباتى برگزيد. اين عنوان، تنها شعار تبليغاتى براى حل مسئله ى داخلى امريكا و به قدرت رسيدن حزبى در برابر احزاب ديگر بود اين به معناى تغيير سياست اصلى امريكا نبود، زيرا براى امريكايى ها تأمين منافع ملى و اجراى سياست هاى توسعه طلبانه جز از راه زير پا گذاردن حقوق بشر امكان پذير نبود. به هر حال چون اين نمايش تبليغاتى بايد در سياست خارجى امريكا آثار قابل مشاهده اى نشان مى داد، كارتر بر آن شد سياست حقوق بشر خود را در كشورهايى وابسته، مثل ايران به آزمايش بگذارد و اين گونه بود كه صحنه ى سياسى، اجتماعى و اقتصادى ايران به يك باره از سمت شاهنشاهىِ ناب كه ـ به خيال رژيم ـ اصالت مليت ايران را نشان مى داد، به سوى كارتريسم خالص كه گوياى وابستگى بود، چرخيد و ايران مثل دوران كندى، بار ديگر قربانى شيوه هاى تبليغاتى امريكا و حل مشكلات داخلى آن كشور امپرياليستى شد. كارتر نيز مثل كندى، به اين نتيجه رسيده بود كه ادامه ى سياست سلطه جويانه ى امريكا در كشورهايى كه زير فشار استبداد داخلى و سلطه ى امريكا به نقطه ى انفجار رسيده اند امكان پذير نسيت. آمارها نيز گواهى مى داد كه شورش ملت ها چون آتش زير خاكستر، با هر بهانه اى مى تواند شعلهور شود. اين سياست با وجودى كه مى توانست در برابر استراتژى تبليغاتى شوروى مبنى بر پرچم دارى صلح، ابزار جديد و كارسازى باشد. از سوى ديگر با اين تبليغات گسترده، ملت هاى ستم ديده اى چون كره و ويتنام كه در انديشه ى به دست آوردن فرصت براى انتقام از امريكا بودند، خلع سلاح مى شدند، و خشم عمومى در جهان كه از احساس همدردى با قربانيان كره و ويتنام ناشى مى شد، خنثى مى شد. شاه كه در طول انتخابات از جمهورى خواهان حمايت كرده و حتى براى پيروزى كانديداى اين حزب سرمايه گذارى كرده بود، با مشاهده ى وضع جديد، به حمايت از حزب پيروز روى آورد. بر اساس اين رويكرد، اجراى سياست فضاى باز سياسى نخستين گامى بود كه برداشت. شاه كه قبلاً ـ زمانى كه در رؤياى پيروزى حزب جمهورى خواه به سر مى بردـ در مصاحبه ى مطبوعاتى خود گفته بود، سياست حقوق بشر كارتر وسيله اى براى مداخله در امور داخلى ديگران است، اينك ناگزير بود خود مجرى آن در ايران باشد. اعلام فضاى باز سياسى نيز در حقيقت پاسخى به اين خواست بود كه با تبليغات بسيار توسط رژيم مطرح شد. رژيم به دنبال سياست جديد، مجبور شد دگرگونى هايى در وضع زندان ها و زندانيان سياسى ايجاد كند و تغييراتى ظاهرى در اين زمينه ها براى نمايش به نمايندگان صليب سرخ جهانى و عفو بين الملل بهوجود آورد. هم چنين كارگزاران پهلوى مجبور بودند تعدادى از زندانيان سياسى را آزاد كنند و بخشى از محدوديت ها در زمينه ى پخش اعلاميه ها، پيام ها، نوارها، رساله هاى عمليه و كتاب هاى امام را كه عمده ترين عامل تعقيب، شكنجه و زندان بود بردارند. كالبد نهضت اسلامى با استفاده از شرايط سال 1355 ش. جان تازه اى گرفت و مبارزه را پرخروش تر از گذشته ادامه داد. سال 1356 نيز كه نسيم فضاى باز سياسى مىوزيد براى ملت ايران، سال تجديد حيات سياسى شمرده مى شد. شاه در نيمه ى دوم اين سال به امريكا رفت تا در ملاقات با كارتر ضمن دادن گزارش انجام مأموريت و به دست آوردن حمايت وى، دستورات جديد را دريافت كند. هنگامى كه او در مقابل كاخ سفيد با كارتر دست مى داد، فرياد «مرگ بر شاه» دانشجويان مسلمان و مبارز، در برابر تظاهرات مصنوعى موافقان شاه كه بيش تر آن ها ساواكى بودند، نمونه اى از آثار فضاى باز سياسى را به نمايش گذاشت. با تجديد حيات نهضت اسلامى، مبارزات اسلامى با قدرت و سرعت پيش رفت و راه برگشتى هم باقى نگذاشت. به اين ترتيب كاخ سفيد به همان اندازه كه با سياست حقوق بشر مشكل حزب حاكم در امريكا را حل كرد، براى رژيم وابسته ى شاه، مشكلات سياسى بهوجود آورد و اجراى سياست فضاى باز سياسى شاه نيز، نه تنها رژيم را به اهداف سياسى خود نرساند و خشم ملت را نزدود، بلكه بر انبوه مشكلات قبلى افزود.