انديشه ى انقلابى و آرمان سياسى نهضت اسلامى كه در سال 1342 ش. آغاز شد و در سال 1357 ش. به پيروزى رسيد، در آثار پنجاه سال پيش رهبر انقلاب ريشه داشت كه نمونه ى آن را در كتاب كشف اسرار امام خمينى به روشنى مى توان ديد. براى پى بردن به اهداف، نگرش ها و آرمان هاى امام، به مطالعه ى چند فراز از آثار مكتوب ايشان مى پردازيم. ... اسلامى كه مى گويد و قاتلوا المشركين كافّة كما يقاتلونكم كافة،(196) آيا مى گويد بنشينيد تا طعمه ى ديگران شويد؟ اسلامى كه مى گويد و اقتلوهم حيث ثقفتموهم و اخرجوهم من حيث اخرجوكم،(197) آيا مى گويد دست روى دست بگذاريد تا ديگران بر شما چيره شوند؟ اسلامى كه مى گويد و قاتلوا فى سبيل الله الذين يقاتلونكم،(198) مى گويد خود را تسليم ديگران كنيد؟ اسلامى كه مى گويد: الخير كله فى السيف و تحت ظل السيف، و لايقيم الناس الا بالسيف، والسيوف مقاليد الجنه و النار، وللجنه باب يقال له باب المجاهدين، و صدها آيات و احاديث(199) براى جنگ با اجانب و براى استقلال كشور آورده، آيا مردم را از كوشش و جنگ باز مى دارد؟(200) ... دستورى كه دولت ديكتاتورى رضاخان داده، به يك پول سياه ارزش ندارد و حتماً بايد قانون هايى كه در آن زمان از مجلس گذشته، اوراقش را سوزاند و محو كرد و وكلاى زورى آن روزها، حق وكالت امروز را ندارند.(201) ما مى گوييم دولتى كه... چندين هزار افراد مظلوم كشور را در معبد بزرگ مسلمين و جوار امام عادل، با شصت تير و سرنيزه سوراخ سوراخ و پاره پاره كند، دولت، دولت كفر است، و اعانت آن، عديل كفر و بدتر از كفر است. ما مى گوييم دولتى كه بر خلاف قانون كشور و قانون عدل، يك گروه ديو سيرت را به جان ناموس مردم بيندازد و حجاب عفت را با زور سرنيزه از سر آنها بربايد و محترمات را زير لگد انداخته و بچه هاى مظلوم آنان را سقط كند، اين دولت، دولت ظالمانه، و اعانت به آن، عديل كفر است. ما حكومت ديكتاتورى (رضاخان) را ظالمانه و عمال آن را ظالم و ستمكار مى دانيم.(202) آن حرف هاى بى خردانه كه از مغز يك سرباز بى سواد (رضاخان) تراوش كرده بود، پوسيد و كهنه شد، و فقط قانون خداست كه خواهد ماند; و دست تصرف روزگار آن را كهنه نمى كند.(203) جمله آن كه اين زمامداران خائن يا بى خرد... بايد عوض شوند تا كشور عوض شود; و گرنه خواهيد از اين روزگار بدترى ديد، اين كه اكنون داريد پيش آن بهشت است.(204) امام در سياه ترين روزهاى اختناق رضاخانى، مسئله ى حكومت اسلامى را به صراحت مطرح كرد و تشكيل آن را فريضه ى الهى و مبتنى بر فرمان قرآن و حكم جاودانه ى اسلام دانست: خداى عادل هرگز تن دادن به حكومت ظالمانه را نمى پذيرد. تنها حكومتى كه خرد و شرع آن را حق مى داند، حكومت خدا، يعنى حكومت قانون الهى است; و اين نوع حكومت اگر به دست فقيه هم نباشد، بايد حكومت با اساس قانون الهى كه صلاح كشور و مردم در آن است، اداره شود; و چنين حكومتى بدون نظارت فقها امكان پذير نيست.(205) آموزش نظامى در سطح جامعه، و بسيج عموم مى تواند چون سدى محكم در برابر تهاجم خارجى و توطئه هاى داخلى، نظام سياسى اسلامى را حفظ و بقاء آن را تضمين نمايد.(206) امام به استناد آيات مربوط به نهى از وابستگى به كفار(207) و لزوم آمادگى رزمى(208) نوشت: هم ميهنان عزيز، خوانندگان گرامى، برادران ايمانى، جوانان ايران دوست، ايرانيان عظمت خواه، مسلمانان عزت طلب، دين داران استقلال خواه، اينك اين فرمان هاى آسمانى است; اين دستورات خدايى است. اين پيام هاى غيبى است كه خداى جهان براى حفظ استقلال كشور اسلامى و بناى سرفرازى، به شما ملت قرآن و پيروان خود فرو فرستاده; آنها را بخوانيد و تكرار كنيد; و در پيرامون آن دقت نماييد; و آنها را به كار بنديد تا استقلال و عظمت شما برگردد; و پيروزى و سرفرازى را دوباره در آغوش گيريد; و گرنه راه نيستى و زندگى سراسر ذلت و خوارى خواهيد پيمود; و طعمه ى جهان خواران خواهيد شد.(209) رهبر انقلاب اسلامى اين آرمان هاى سياسى و انقلابى و آموزه هاى اسلام ناب محمدى(صلى الله عليه وآله) را در طول دوران زعامت مرحوم حاج شيخ عبدالكريم حائرى و آيت اللّه بروجردى با خود داشت و منتظر فرصتى بود كه بتواند آن ها را از موضع مرجعيت و در مقام فقيه مقبول، به مردم بازگويد و تحول لازم را بهوجود آورد.
لطفا منتظر باشید ...
