تفسیر هدایت جلد 8
لطفا منتظر باشید ...
مىپرسد و مشورت مىكند، ولى وقتى مىخواهد خدايى جز خداوند يكتا را بپرستد بدون اندكى انديشيدن يا جست و جو به ستايش او مىپردازد، و در نتيجه رفته رفته بدان ورطه عظيم در آن جايگاه مهيب فرو مىافتد.امّا انسان چگونه از اين امر هولناك رهايى مىيابد؟ اين رهايى جز از طريق ايمان به خدا بتنها و ايمان به رستاخيز و حسابرسى واپسين ممكن نيست.در حقيقت هر انسانى بر فطرت ايمان به رستاخيز سرشته شده، امّا از آنجا كه همواره در معرض وسوسههاى شيطان قرار دارد كه بذر شكّ و ترديد را در دل او مىكارد، اگر در براندازى اين وسوسهها نكوشد كافر مىشود، و قرآن اين شك را با اين گفته خود ريشه كن مىكند كه: «همان گونه كه آفرينش را آغاز كرديم آن را ديگر بار باز مىگردانيم».نگريستن به زنجيره زندگى گذشته ما را به آينده رهنمون مىشود، زيرا سنّت و قاعدهاى يگانه بر گذشته و حال و آينده تطبيق مىكند، پس اگر مىخواهى آينده را بدانى اندكى به گذشته برگرد و بدان بنگر كه چگونه بوده است.انسان از خاك و سپس از نطفه آفريده شده آن گاه از لخته خونى و پاره گوشتى، و پس از زاده شدن نيز در حال دگرگونى بوده، و پس از خردسالى به جوانى و پيرى تا وفات راه سپرده است. اين دگرگونى بر حسب قانون و تدبيرى كاملا خردمندانه، از جانب خداى تواناى نوآفرين صورت مىگيرد. پس براى آن كه از آينده خود آگاه شوى به آغاز آفريده شدن خود بنگر كه پس از آن كه در رحم مادر خويش ضعيف و ناتوان بودى نيرو يافتى و باز در پايان زندگى به همان حالت باز مىگردى، (اى نوع بشر) مگر نه هموست كه تو را در ظلمات رحمها پرورانيد و در زندگى خلقى را از پى خلقى پديد آورد؟ آيا همو نمىتواند تو را پس از مرگت ديگر بار پديد آورد؟در يكى از احاديث درباره روز قيامت آمده است كه: زمين همچون رحم مادر مىشود و انسان همان گونه كه در رحم مادر پديدار شد در زمين دگر بار پديدار مىشود، اگر انسان از شكم مادر به وسيله ولادت و زايمان زاده مىشود در آن روز نيز