تفسیر هدایت جلد 8
لطفا منتظر باشید ...
از هزار تن نهصد و نود و نه تن به دوزخ و يك تن به بهشت. اين امر بر مسلمانان دشوار آمد و سخت به گريه درآمدند و عرض كردند: اى پيامبر خدا، پس چه كس ما را نجات مىدهد؟ پيامبر (ص) گفت: شما را بشارت باد كه دو نوع آفريده ديگر نيز با شمايند: يأجوج و مأجوج كه به هر چيز پردازند افزونش كنند و شما در آن ميانه جز به قدر مويى سفيد در بدن گاوى سياه يا رقمى در ذراع بلند يا خالى بر تن شتر نخواهيد بود، سپس فرمود: من اميدوارم كه شما يك چهارم اهل بهشت را تشكيل دهيد. آن گاه تكبير برآوردند. سپس گفت: من اميدوارم كه شما يك سوّم بهشتيان باشيد، آن گاه گفت: من به يقين اميدوارم كه شما دو سوّم بهشتيان باشيد زيرا اهل بهشت يكصد و بيست صف هستند كه هشتاد صف آنان امّت منند، آن گاه گفت:هفتاد هزار تن از امّت من بىحسابرسى به بهشت در مىآيند.[3] «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُجادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ- بعضى از مردم، بىهيچ دانشى درباره خدا مجادله مىكنند ...»و اين گفته «يُجادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ» يعنى بدون انديشه در اين كه او خدايى است كه بايد خواه و ناخواه از او فرمان برد و اطاعتش كرد.جدال به باطل همانا شاهد و گواهى است بر حالت استقرار دروغين، كه دارنده آن حالت حاضر نمىشود از آن دگرگون شود، چه مىپندارد كه تغيير آن وضع پايه زندگى او را درهم مىريزد يا با عزّت شخصى او مخالف است. در حالى كه احساس زلزله روز قيامت مؤمنان را قادر مىسازد كه در پرتو خرد و وحى و استقبال از حقايق جديد، بدون تعصّب و عزّت جويى از گناه و باطل، به افكار و انديشههاى خود مراجعه كنند و از افكار باطل بازگردند و دست بشويند.كافران هنگامى كه به افكار باطل خود تكيه مىكنند و از آن عزّت مىجويند مىپندارند كه از كرامت و حيثيّت خود دفاع و حمايت مىكنند در حالى كه با همين تصوّر باطل استقلال فكر و كرامت خود را از دست مىدهند زيرا بدين سان از شيطانى سركش پيروى مىكنند.«وَ يَتَّبِعُ كُلَّ شَيْطانٍ مَرِيدٍ- و از هر شيطان سركشى پيروى مىكنند.»