تفسیر هدایت جلد 8
لطفا منتظر باشید ...
است بعيد است، بعيد.»يعنى بعيد است آنچه رسولان وعده دادهاند تحقّق پذيرد، و انسان ديگر بار پس از مرگ زنده شود. در اين مورد احتمالى ديگر براى اين كلمه وجود دارد و آن اين كه كفّار امور را به عقب افكنده مىانگاشتند و به آينده دور موكول مىپنداشتند تا آنجا كه مىگفتند اگر رستاخيزى هم حقيقة وجود داشته باشد موكول به زمانى بس بعيد و بسيار دور از روزگار ماست، همچنين گناهكاران نيز جزاى اعمال را موكول به آيندهاى بسيار دور مىانگارند. و در دعا آمده است: «مرا بر گريستن بر خويشتن كمك فرماى چه عمر خود را به آرزوجويى و به آينده افكندن تباه كردم» و در حديث آمده است كه بيشتر چيزى كه دوزخيان از آن شكايت مىكنند همان «به آينده افكندنها، و خواهم كردنها» است.[37] «إِنْ هِيَ إِلَّا حَياتُنَا الدُّنْيا نَمُوتُ وَ نَحْيا وَ ما نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ- جز همين زندگى دنيوى ما هيچ نيست، به دنيا مىآئيم و مىميريم و ديگر بار زنده نمىشويم.»منبع و سرچشمه اين انديشه كفر نسبت به خدا و شك كردن در قدرت ذات متعال اوست.[38] آن گاه تهمت را متوجّه شخص پيامبر و رسول كردند، اوّل گفتند او مردى است همانند شما، سپس ادّعا كردند كه افكار او خطاست و اكنون بدو نسبت افترا بر خدا مىدهند.«إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً وَ ما نَحْنُ لَهُ بِمُؤْمِنِينَ- اين مردى است كه به خداى يكتا دروغ مىبندد و ما به او ايمان نمىآوريم.»ايمان حق است، و روز آخرت حق است، ولى تمام اينها وقتى در كردار شايسته نمودار نشود و در نظام اجتماعى در زندگى دنيا مجسّم و متبلور نگردد، چه سودى دارد؟اين گروه با پليدى و مكرشان همانند تمام گمراه كنندگان و راهزنان جريان تاريخند كه كوشيدند دين را از دنيا جدا سازند، ميان ايمان به خدا از يك سو و تطبيق