تفسیر هدایت جلد 8
لطفا منتظر باشید ...
[41] «فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ بِالْحَقِّ- پس به حق بانگى سخت آنان را فرو گرفت ...»در قرآن كلمه «به حقّ» بسيار تكرار شده، خداى تعالى گويد:«إنا ارسلنا رسلنا بالحق- ما رسولان خود را به حقّ فرستاديم.»«إِنَّا أَرْسَلْناكَ بِالْحَقِّ بَشِيراً وَ نَذِيراً- ما تو را به حق مژده رسان و بيم دهنده فرستاديم.»و امثال اين. كلمه «بالحقّ» چند انديشه را مىرساند:1- زندگى بر پايه سنّتها و قوانينى نهاده شده كه هيچ كس نمىتواند از آنها تجاوز كند و بر ماست كه خود را با آن سنّتها و قوانين سازگار سازيم، و گرنه اراده خدا اقتضا مىكند كه خود را با آنها تطبيق دهيم، مانند كافرى كه به خدا سجده نمىكند ولى على رغم او سايهاش به درگاه حق سجده مىگذارد و بر خاك كشيده مىشود.2- اين قوانين و نظامها عبث و بيهوده و بدون حكمت نيست و تساهل بر نمىدارد، و اگر انسان با آنها مخالفت ورزد خود هلاك و نابود مىشود.3- براستى قدرت و تدبير خداوند محدوديّتى ندارد ولى با وجود اين- ذات متعال او- چيزى را بدون همين قوانين و سنّتهايى كه خود وضع كرده انجام نمىدهد مگر در حالات و مواردى خاصّ زيرا او خود فوق اين قوانين است.پس از لحاظ نظرى قدرت خدا فوق هر قدرتى است، امّا ذات متعال او خود ابا دارد كه عدالت را در عالم هستى جز به رحمت و حكمت مجرى سازد، پس هر گاه اراده كند انسانى را گرفتار عذاب سازد آن عذاب را به اندازه گناه او و به روشى متناسب با آن فرو مىفرستد.پس كسى را كه آب را مىپرستد در نيل غرق مىكند و آن را كه به نيروى خود مىبالد به وسيله تند باد بر مىاندازد، و بر سر متكبّر بانگى از بالا مىفرستد، و اين بانگ كه در اين درس از آن سخن مىرود بانگى است حق و براى آن برخاسته است كه حق را به مرحله تطبيق و اجرا درآورد.