تفسیر هدایت جلد 8
لطفا منتظر باشید ...
مىكند زيرا انسان طبعا مدنى و اجتماعى است و خواه و ناخواه در برابر ديگران مسئوليّت دارد.[44] سنّت خداوند در زندگى بر اين جارى است كه براى هر امّتى راهنما و پيامبرى مىفرستد.«ثُمَّ أَرْسَلْنا رُسُلَنا تَتْرا- سپس پى در پى پيامبران خود را فرستاديم ...»كه يكديگر را در خصوص همان برنامه و همان هدف تأييد مىكردند.«كُلَّ ما جاءَ أُمَّةً رَسُولُها كَذَّبُوهُ فَأَتْبَعْنا بَعْضَهُمْ بَعْضاً- هر بار كه پيامبرى بر ملّتى آمد تكذيبش كردند و ما نيز آنها را از پس يكديگر به هلاكت رسانيديم ...»هم چنان كه خدا پيامبران را يكى پس از ديگرى مىفرستاد، آن امّتهاى تكذيب كننده را نيز يكى پس از ديگرى به هلاكت مىرساند.«وَ جَعَلْناهُمْ أَحادِيثَ- و آنها را به داستانهاى اندوهبار تبديل كرديم ...»كلمه «احاديث» در اينجا جمع احدوثه است نه جمع حديث، و أحدوثه به معنى حادثه ناگوارى است كه دهان به دهان نقل مىشود و موجب عبرت مىگردد.«فَبُعْداً لِقَوْمٍ لا يُؤْمِنُونَ- اى نصيب مردمى كه ايمان نمىآورند دورى از رحمت خدا باد.»يعنى محروميّت و دورى از رحمت و حق نصيب آنان باد.[45] يكى از امّتهايى كه خداوند براى آنها پيامبرانى فرستاد و آنها ايشان را تكذيب كردند امّت فرعون بود.«ثُمَّ أَرْسَلْنا مُوسى وَ أَخاهُ هارُونَ بِآياتِنا وَ سُلْطانٍ مُبِينٍ- آن گاه موسى و برادرش هارون را با آيات خود و دلايل روشن فرستاديم.»مراد از آيات همان تورات است، امّا «سلطان اللَّه» يا قدرت خدا همان اژدها و ديگر نشانهها و معجزات بود.[46] «إِلى فِرْعَوْنَ وَ مَلَائِهِ- نزد فرعون و مهتران قومش ...»