تفسیر هدایت جلد 8

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تفسیر هدایت - جلد 8

سیدمحمدتقی مدرسی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ادامه مى‏دهند تا خداوند ناز پروردگان آنها را (كه همان رهبران فاسدشان هستند) گرفتار عذاب مى‏سازد، آن گاه از هول آن عذاب به لابه و زارى مى‏پردازند. امّا چه كسانى در دنيا عذاب مى‏بينند؟ همان ناز پروردگان كه به آنان خطاب مى‏رسد:

لابه و زارى مكنيد، زيرا ناله و زارى به هنگام فرود آمدن عذاب سودى ندارد، و خدا به آنها كمكى نمى‏كند. مگر نه اين كه اينان وقتى آيات خدا بر ايشان خوانده مى‏شد از آن مى‏گريختند و نسبت بدان بزرگى مى‏فروختند و استكبار مى‏نمودند و در شب زنده‏داريهاى خود سخنانى گمراهانه بر ضدّ آن آيات مى‏گفتند؟! استكبار و بزرگى فروشى در برابر حق براى چيست؟ و چرا در قرآن نمى‏انديشند تا دريابند كه قرآن آنان را به حقّى رهنمايى مى‏كند كه تمام پيامبران و صالحان (كه بشر به فضل و فضيلت آنان اعتراف دارد) مردم را به سوى آن دعوت كرده‏اند. و اين پيامبر را كه همگان اخلاص و صداقت و امانت او را قبول دارند از چه رو انكار مى‏كنند؟ و آيا عقل باور مى‏كند كه او ديوانه باشد؟! هرگز ... بيگمان سبب انكار آنها نسبت بدو همان دعوت او به سوى حق است، و حق را بيشتر مردم (به سبب نادانى و پيروى خود از شهوتها) نمى‏پسندند و از آن اكراه دارند.

وانگهى عالم هستى بر وفق سنّتها و نظامهايى آفريده شده است كه پاره‏اى از آنها را مى‏شناسيم و به عنوان قوانين طبيعى از آنها نام مى‏بريم، مانند: جاذبه زمين، و سرعت انتشار نور، و شكافتن بذر در خاكى مناسب، و پاره‏اى ديگر قوانينى است پنهان و غيبى همچون آمرزش خداوند نسبت به گناهكاران توبه كننده يا عذاب دادن مجرمان.

اين قوانين، خواه از آن دسته باشد يا از اين دسته به هر حال حق است، كه خداوند بر وفق آنها آسمانها و زمين را آفريده است و چيزى است كه اگر از بين برود و جاى آن را هوى و باطل بگيرد، بى‏يقين عالم هستى در يك لحظه تباه مى‏شود.

بر انسان واجب است كه به حقى كه آسمانها و زمين بر اساس آن استوار است پاسخ مثبت دهد و به عنوان دليل بر اين حكم كافى است كه به زندگى انسان نظر افكنيم. آدمى ضمن شرايط و قوانينى زندگى مى‏كند كه نمى‏تواند خود را از آنها

/ 483