تفسیر هدایت جلد 8
لطفا منتظر باشید ...
خدا پروردگار آسمانهاى هفتگانه است، زيرا او آنها را آفريده، و آفرينش آنها را از گونهاى به گونهاى ديگر تكميل كرده و اين آفرينش را همچون كودكى كه بزرگ مىشود و رشد مىكند عملى ساخته است. پس اوست كه آسمانها را آفريده و اوست كه بر آنها سيطره و چيرگى مطلق دارد، و سلطنت و قوانين و نظامهاى خود را با قدرت كامل بر آنها حمل و در آنها اجرا مىكند. و عرش يعنى سلطه عملى بر عالم هستى، و با اين پرسش مسير استدلال منطقى بر وجود خدا كامل مىشود، پرسشى كه مخاطب آن عقل بشرى و فطرت و سرشت انسانى است.[87] «سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَ فَلا تَتَّقُونَ- خواهند گفت: خدا، بگو: آيا پروا نمىكنيد؟» انسان بايد از كسى كه اين همه قدرت و چيرگى در دست اوست پروا كند، پس چرا پردههاى ستيزه و لجاج و بزرگى فروشى را از برابر خود بر نمىدارى؟! اين بيم و پروا همان حدّ فاصل ميان تقوى و انحراف، و ايمان و كفر است.[88] «قُلْ مَنْ بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ- بگو: (اگر مىدانيد) ملكوت همه چيزها به دست كيست؟ ...»«ملكوت» مبالغه در ملك است چنان كه «جبروت» مبالغه در جبّاريّت، و «طاغوت» مبالغه در طغيان است. و ملك خدا شامل تمام چيزهاى آشكار و نهان مىشود نه همچون ديگر ملوك و سلطانها (شاهان و صاحبان سلطه) كه تنها بر ظاهر مردم تسلّط دارند نه بر باطن آنان.«وَ هُوَ يُجِيرُ وَ لا يُجارُ عَلَيْهِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ- كيست آن كه به همه كس پناه مىدهد و كسى را از او پناهى نيست؟ اگر مىدانيد.»خدا مىتواند ديگران را از (گزند زدن به) تو باز دارد، پس او تو را پناه مىدهد، ولى هيچ كس نمىتواند تو را از عذاب خدا و انتقامگيرى او از تو، در صورتى كه اراده عذاب و انتقام كند، مانع شود. در اين خصوص انديشهاى از افلاطون (حكيم الهى) نقل كردهاند كه چنين است: اگر آسمان كمانى باشد، و بلا تيرى، و تيرانداز خدا، ديگر گريزگاه كجاست؟ اين انديشه را از پيامبر