تفسیر هدایت جلد 8
لطفا منتظر باشید ...
ديگران باز مىدارد.ائمه هدى- عليهم السّلام- با وجود پيوند خويشاوندى نزديك با پيامبر خدا (ص)، خود در عبارت سختكوشى مىكردند، و هر گاه كسى در اين باره از ايشان مىپرسيد، همين آيه را بر او تلاوت مىكردند. طاووس فقيه گويد: «او را- يعنى امام زين العابدين (ع) را- ديدم كه از سر شب تا سحر طواف و عبادت مىكرد، و چون كسى را پيرامون خود نديد چشم به سوى آسمان بر دوخت و گفت:«الهى، ستارگان آسمانهايت فرو شدند، و ديدگان مردمانت فرو خفتند، و درهاى اجابتت بر خواهشمندان گشوده شد، به درگاه تو آمدهام تا مرا بيامرزى و بر من رحمت آورى و چهره جدّم محمّد (ص) را در عرصات قيامت به من بنمايانى» آن گاه بگريست و گفت: «سوگند به عزّت و شكوه تو كه من با نافرمانى از تو آهنگ مخالفت با تو نداشتم و آن گاه كه دست به نافرمانى از تو زدم عصيانگر نبودم و اينك هم شكايت به تو آرم، و از مجازات تو بىخبر نيستم و بر عقوبت تو اعتراضى ندارم، ولى نفسم مرا فريفت و چشم پوشى و پنهان دارى تو مرا در آن كار كمك كرد، پس اكنون چه كسى مرا از عذاب تو نجات مىدهد؟ و اگر تو ريسمان خود را از من بگسلى به ريسمان كدام كس چنگ در زنم؟ و فردا، آن گاه كه به صاحبان كفّه سبك گناه گويند بگذريد و به سنگين كفّهها گويند فرو افتيد، در پيشگاه تو چه چاره كنم؟ آيا با سبك كفّهها مىگذرم؟ يا با سنگين كفّهها فرو مىافتم؟! واى بر من، كه هر چه عمرم افزون شد خطاهايم نيز فزونى يافت و توبه نكردم، آيا وقت آن فرا نرسيده است كه از پروردگارم شرم كنم؟!» آن گاه گريست و اين شعر را بخواند:«اى غايت آرزوها، آيا مرا به آتش مىسوزانى پس اميد من كجاست، وانگهى محبّتم چه شده؟من در زندگى كارهاى زشت و ناشايست كردم و در ميان مردم هيچ كس جنايتى چون من نكرده است» آن گاه گريست و گفت: «منزهى تو كه از تو نافرمانى مىكنند چنان كه