تفسیر هدایت جلد 8
لطفا منتظر باشید ...
«رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْها فَإِنْ عُدْنا فَإِنَّا ظالِمُونَ- اى پروردگار ما، ما را از اين آتش بيرون آور. اگر ديگر بار چنان كرديم، از ستمكاران باشيم.»فرصتى ديگر به ما بده، و ما را بار ديگر بيازماى، اگر همان كارهاى ناشايست را تكرار كرديم بيگمان از ستمكاران باشيم.[108] «قالَ اخْسَؤُا فِيها وَ لا تُكَلِّمُونِ- گويد: در آتش گم شويد و با من سخن مگوييد.»«اخسئوا» يعنى برگرديد (و دور شويد)، و اين كلمهاى است كه صاحب سگ وقتى كسى را دنبال مىكند تا بدو گزندى رساند و امثال آن مىگويد، و خدا از باب اهانت و تحقير اين كلمه را به آنها مىگويد، و در واقع همان تحقيرى كه آنها خود در دنيا بر خويشتن روا داشتند آنها را در آخرت خوار و حقير مىسازد، زيرا به سطح اجراى آيات خدا ارتقاء نيافتند و در حضيض پيروى از شيطان رانده شده محروم گشته از رحمت خدا فرو افتادند.[109] «إِنَّهُ كانَ فَرِيقٌ مِنْ عِبادِي يَقُولُونَ رَبَّنا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا وَ أَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ- آرى، گروهى از بندگان من مىگفتند: اى پروردگار ما، ايمان آورديم، ما را بيامرز، و بر ما رحمت آور كه تو بهترين رحمت آورندگانى.»آرى گروهى از شما، و در ميان شما بودند كه پروردگار خود را مىخواندند و به او ايمان مىورزيدند، آنان ايمان آورده و سپس به تقصير اعتراف كرده بودند و در راه جلب خشنودى پروردگار مىكوشيدند.[110] «فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِيًّا حَتَّى أَنْسَوْكُمْ ذِكْرِي وَ كُنْتُمْ مِنْهُمْ تَضْحَكُونَ- و شما ريشخندشان مىكرديد، تا ياد مرا از خاطرتان بزدودند. و شما هم چنان به آنها مىخنديديد.»استهزاء نسبت به مؤمنان در اصل مسخره كردن مبادئ و معتقدات ايشان است ولى اين مبارزه بعدا به صورت مبارزهاى شخصى در مىآيد، تا آنجا كه كافران با شخص مؤمنان دشمنى مىورزند و هيبت آنان را فرو مىافكنند و تمام كارها و اقدامات ايشان را حقير و ناچيز مىشمارند و در نتيجه، اين رفتار مانعى روانى، بدون