تفسیر هدایت جلد 8
لطفا منتظر باشید ...
اگر مىدانستيد كه زندگى حقيقى و جاودانى پس از دنيا آغاز مىشود.آگاهى داشتن از زمان و گسترش يافتن ديدگاه انسان به دورترين نقطه آينده همانا شرط اساسى تكامل است. و از آنجا كه عاليترين مرحله تكامل ايمان است مؤمن زمان درنگ در دنيا را با ميزان جاودانى بودن در آخرت مىسنجد، و از اين رو به فضيلت صبر نايل مىشود زيرا در اين مسابقه درست اندازهگيرى كرده و مسابقه را برده است.پيداست كه توجّه به زمان و مقدار آگاهى آدمى از آن پايه ايمان به آخرت را تشكيل مىدهد، و قرآن حكمت آموز بدين ناحيه روانى بشر مىپردازد و مىگويد اگر آنها آگاهى مىداشتند و مىيافتند كه تمام فرصتى كه در دنيا مىگذرانند در حساب آخرت و در مقام مقايسه با آن بسيار اندك است، پس چرا در برابر اين فاصله اندك آخرت جاودانى را از دست بدهند و زيان ببينند؟! [115] «أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناكُمْ عَبَثاً وَ أَنَّكُمْ إِلَيْنا لا تُرْجَعُونَ- آيا پنداريد كه شما را بيهوده آفريدهايم و شما به نزد ما بازگردانده نمىشويد؟» آيا زندگى شما در دنيا بىهدف بوده است؟و آيا اين از حكمت و دانايى است كه انسان تنها براى خوردن و آشاميدن آفريده شود و سپس بميرد؟[116] «فَتَعالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ- پس فراتر است خداى يكتا، آن فرمانرواى راستين ...»خدا منزّهتر از آن است كه انسان را بىهدفى بيافريند. وانگهى وقتى هر يك از اندامهاى انسان هدفى معيّن دارند، چشم مىبيند، و گوش مىشنود، و ديگر اندامها هر يك به وظايف معيّن خود مىپردازند، و اندامهاى داخلى كار خود را مىكنند، و غدد و دستگاهها و هر ياختهاى كارى را انجام مىدهد كه به خاطر آن كار آفريده شده، و حتى زايده آپانديس كه علم پزشكى آن را چنين مىخواند در دوران كودكى نقشى معيّن دارد، آيا معقول است كه آفرينش خود انسان بيهوده و بدون هدفى معيّن بوده باشد؟! وقتى ما به پيرامون خود مىنگريم مىبينيم كه از پرتو