تفسیر هدایت جلد 8
لطفا منتظر باشید ...
است كه بدو رسيده، پس او تا وقتى آن خير به وى مىرسد از رهبرى پيامبر پيروى مىكند.«وَ إِنْ أَصابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلى وَجْهِهِ- و اگر آزمايشى پيش آيد و گرفتار فتنهاى شود رخ برتابد ...»شايد «انقلب على وجهه» تعبير از دگرگونى كلّى و به صورتى ناگهانى باشد كه رابطه خود را به كلى با مؤمنان مىگسلد و كاملا در صف كافران قرار مىگيرد.خداوند از اينان چنين سخن مىگويد:«خَسِرَ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةَ- در دنيا و آخرت زيان بيند ...»زيرا انسانى كه با شك رفتار مىكند در دنيا كالايى به دست نمىآورد و در آخرت نيز به مزدى دست نمىيابد، چون در دنيا همراه مؤمنان بوده و ايشان عادتا گرفتار سختيها هستند و در شرايطى دشوار از بينوايى و محروميّت و در بدرى زندگى مىكنند، امّا در آخرت هنگامى كه خدا پاداش مؤمنان را مىدهد وى در شمار ايشان محسوب نمىشود، زيرا دلش وابسته به كافران بوده و از اين رو همان چيزى را به دست مىآورد كه به كافران مىرسد.قرآن به شدّت بر عذاب اينان تأكيد مىكند، زيرا بيشتر مردم ادّعاى ايمان مىكنند امّا براستى از اين گروهند، آنها در شرايط آرامش و صلح و امنيّت نماز مىگزارند امّا اگر كار سخت شد و نماز جرمى محسوب گرديد كه مجازات قانونى در پى دارد، آنها ديگر آماده نماز گزارى نيستند، آنها همراه دگرگونيهاى سياست يا اقتصاد يا اجتماع، چون پرى در معرض باد، حركت مىكنند.كلمه «حرف» در احاديث به «شكّ» تفسير شده و بارزترين مظاهر حرفى بودن (يعنى شك و ترديد داشتن) در زندگى اينان پيوستن آنها به رهبريهاى رسالتى مطابق قانون حرفى بودن (و شك و ترديد داشتن) است. وقتى رهبرى را در حال پيروزى ببينند با آن همراهند و هر گاه عكس اين را ملاحظه كنند از آن روى