تفسیر هدایت جلد 8
لطفا منتظر باشید ...
«الزَّانِيَةُ وَ الزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ- زن و مرد زنا كار را هر يك صد ضربه تازيانه بزنيد ...»«الجلدة» ضربهاى است كه پوست بدن انسان را لمس كند، و از آنجا كه زنا كار از راه پوست خود كه پوست جنس ديگر را لمس كرده لذّت برده است، پس بايد مجازات اين لذّت حرام را نيز از همان راه دريابد. درست است كه نفس بشرى از ديدن منظره انسانى برهنه كه يكصد تازيانه مىخورد ناراحت و متألّم مىشود، ولى نبايد فراموش كنيم كه آن محكوم حرمت دين را هتك كرده است. پس اگر بدو امكان دهيم كه از چنگ مجازات بگريزد، بدان معنى است كه تمام اجتماع را در معرض فساد و تباهى قرار داده باشيم، از اين رو قرآن ما را از رأفت و مهربانى ورزيدن به زناكاران نهى مىكند زيرا سختگيرى نسبت به آنها از يك سو به صلاح خود آنهاست و از سوى ديگر مانعى است براى ديگران كه به گودال اين جنايت زشت فرو نيفتند.«وَ لا تَأْخُذْكُمْ بِهِما رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ- و مبادا كه در حكم خدا نسبت به آن دو دستخوش ترحّم گرديد ...»و شايد براى جلوگيرى از همين ترحّم بىجاست كه قرآن حكمت آموز بدين گفته خداى سبحان تأكيد كرده است كه:«إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ- اگر به خدا و روز قيامت ايمان داريد ...»حدود (و مجازاتهاى) شرعى در جامعه ارزشى اساسى دارد، امّا بسيارى از مردم هنگامى كه مىبينند قاتلى در برابر چشم آنان اعدام مىشود، يا زنا كارى را تازيانه مىزنند، يا دست دزدى را مىبرند، بدون آن كه نتيجه و پى آيند اين عمل بزرگ را دريابند، دستخوش ترحّم و دلسوزى مىشوند، در حالى كه اعدام- مثلا- مانع قتل بسيارى از مردم مىشود و در نتيجه به جامعه حيات و زندگى مىبخشد، و همچنين تازيانه زدن به زنا كار خانواده را مصون و محفوظ مىدارد، و بريدن دست دزد اموال مردم را در امان نگه مىدارد.