تفسیر هدایت جلد 8
لطفا منتظر باشید ...
نگفتند كه اين تهمتى آشكار است؟» و بايد اجتماع از وارد كنندگان اتهام دلايلى قوى و كوبنده بخواهد. پس اگر كسى بدون دليل ديگرى را به جاسوسى متّهم كند، در واقع اتّهام زننده خود جاسوس است، زيرا جاسوس كسى است كه به مصالح استعمار بر ضدّ جنبشهاى آزاديبخش رسالتى خدمت مىكند، و اسلام به ما فرمان مىدهد كه به عنوان يك امر واجب الاطاعه همچون تكليفى شرعى و اسلامى با اين اشخاص روياروى شويم و برخوردى جدّى كنيم، آنجا كه مىگويد:[13] «لَوْ لا جاؤُ عَلَيْهِ بِأَرْبَعَةِ شُهَداءَ- چرا چهار شاهد بر ادّعاى خود نياوردند ...»تا آنچه را بر ضدّ سلامت اجتماع و رهبرى آن جعل كردهاند اثبات كنند.«فَإِذْ لَمْ يَأْتُوا بِالشُّهَداءِ فَأُولئِكَ عِنْدَ اللَّهِ هُمُ الْكاذِبُونَ پس اگر شاهدانى نياوردهاند، در نزد خدا در زمره دروغگويانند.»زيرا سخنشان در واقع عارى از هر دليلى بود، و حتّى اگر راست هم مىگفتند نيز دليلى نداشتند، و براستى نشر فكرى كه دليلى بر آن وجود ندارد، گر چه از روى سادگى و بىاطّلاعى باشد، خطايى بزرگ محسوب مىشود.«براى اثبات نادانى انسان كافى است كه چيزى بگويد كه نمىداند و از آن آگاهى ندارد، بلكه حتى اگر تمام چيزهايى را كه مىداند نيز (در زمان و مكان غير مناسب) بگويد براى احراز نادانى او كافى است» «8».پس انتشار دادن تهمتى كه دليلى بر آن وجود ندارد به همان نتيجهاى منجر مىشود كه دروغ پرداز براى آن مىكوشد.امروزه عوامل و نظامهاى استعمارى بهتانهايى را به هم مىبافند و آنها را در جامعه پخش مىكنند تا زبان به زبان بگردد و همچون بيمارى وبا منتشر شود، و براستى اجتماع با فضيلت آن اجتماع است كه بهتان زنندگان را متّهم كند و حتّى اگر راستى بىدليل هم گفته باشند معتقد باشد كه آنها دروغگويانند، زيرا نشر