قضيهاى مجمل و بىدليل نيز كذب و دروغ محسوب مىشود، زيرا كاستن و از بين بردن ارزش انسان با فضيلت- كه خدا او را با كرامت و شرف آفريده، و خواسته است كه با كرامت زندگى كند، و آبرويى نيك پشت سر خود باقى گذارد- عينا همان دروغ است.
ممكن است انسان در آنچه مىگويد راستگو باشد، ولى وقتى در تعيين موقعيّت و مشخصات سخنى كه مىگويد خطا كند دروغگو مىشود (يعنى سخنش مطابق با واقع نيست). و بر عكس اين، در مضمون حديثى پشت در پشت آمده است:
«دروغ به خاطر اصلاح در نزد خدا راست محسوب مىشود» «9».
كلمه «عند اللَّه- در نزد خدا» در اين آيه دلالت بر آن دارد كه گر چه آنها به نظر خود راستگو باشند ولى در نزد خدا دروغگويانند و جزاى دروغگو را دريافت مىكنند، و شايد اين امر از آن رو باشد كه جوانب و شرايط محيط بر سخن خويش را مراعات نكردهاند.
[14] قرآن بر ناهنجارى و درشتى اين خطا تأكيد مىكند، بنا بر اين سخنى ساده كه بدون علم و آگاهى و اثباتى بر زبان بسيارى از مردم مىگذرد خطرهاى جدّى بزرگى در پشت سر خود دارد، و اگر خداوند بر مردم مهربان نبود بيگمان آنان را گرفتار عذابى بزرگ مىكرد.
«وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ لَمَسَّكُمْ فِيما أَفَضْتُمْ فِيهِ عَذابٌ عَظِيمٌ- اگر فضل و رحمت خدا در دنيا و آخرت ارزانيتان نمىبود، به سزاى آن سخنان كه مىگفتيد شما را عذابى بزرگ در مىرسيد.»
به سبب سخنان بدى كه در گرداب آن افتاده بوديد.
[15] «إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِكُمْ وَ تَقُولُونَ بِأَفْواهِكُمْ ما لَيْسَ لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ وَ تَحْسَبُونَهُ هَيِّناً وَ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمٌ- آن گاه كه آن سخن را از دهان يكديگر
9- شايد سعدى از همين حديث تأثّر پذيرفته كه گفته است: دروغ مصلحت آميز به از راست فتنه انگيز. م.