تفسیر هدایت جلد 8
لطفا منتظر باشید ...
مردى از پيامبر خدا (ص) با در آوردن صداى سرفه و تنحنح اجازه ورود مىخواست. پيامبر (ص) به زنى كه روضه نام داشت فرمود: نزد اين مرد برو و بدو بياموز و به او بگوى: بگو سلام بر شما، آيا وارد بشوم؟ آن مرد اين سخن را شنيد و به وى هم چنان گفت، آن گاه (پيامبر، ص) بدو گفت: «وارد شو» «12».مردى از رسول اكرم پرسيد آيا اجازه ورود خواستن از مادر ضرورتى دارد؟و افزود كه مادر مرا خدمتگزارى جز من نيست آيا هر بار كه نزد او مىروم بايد از وى اجازه ورود بگيرم؟ پيامبر (ص) فرمود: آيا دوست دارى كه مادرت را برهنه ببينى؟ آن مرد گفت: نه، حضرتش فرمود: پس از وى هر بار اجازه ورود بگير. «13»روش پيامبر (ص) چنين بوده است. جابر بن عبد اللَّه انصارى روايت كرد و گفت: «پيامبر خدا به قصد ديدار فاطمه- عليها السلام- بيرون آمد و من در خدمتش بودم چون به در خانه وى رسيد، دست بر در نهاد و آن را به درون راند و سپس گفت: سلام بر شما. فاطمه- عليها سلام- گفت: سلام بر تو اى رسول خدا. پيامبر گفت: آيا وارد شوم؟ فاطمه گفت: اى رسول اللَّه، وارد شويد، پيامبر گفت: با كسى كه همراه من است وارد شوم؟ فاطمه گفت اى رسول اللَّه من پوششى بر سر ندارم، پيامبر گفت: دسته ملحفه را بگير و با آن سر خود را بپوشان وى چنان كرد. آن گاه پيامبر گفت: سلام بر شما، وى گفت: و سلام بر تو اى رسول اللَّه. پيامبر گفت: آيا وارد شوم؟ فاطمه گفت: آرى، اى رسول اللَّه. پيامبر گفت: من و آن كس كه همراه من است (هر دو وارد شويم)؟ فاطمه گفت: آرى با آن كس كه همراه داريد وارد شويد» «14».اسلام بدين ظرافت و دقّت و مهرورزى ما را ادب آموخته است.شايسته است كه به پايان اين آيات هشيارانه توجّه كنيم، زيرا عادتا پايان آنها كليدهاى آنهاست، چنان كه آيات اخير اين سوره كليدهاى آن است، و در