تفسیر هدایت جلد 8
لطفا منتظر باشید ...
نمىشنود، و از اين رو چراغ وحى بدو سودى نمىرساند جز اندكى، ولى كسى كه نفسش متذكّر و عقلش تابان باشد رسالت را تأييد مىكند، و هيچ چيز او را از رسالتهاى پروردگارش باز نمىدارد و منصرف نمىكند.«يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ- از روغن درخت پر بركت زيتون افروخته باشد ...»زيرا آن چراغ نياز به روغنى دارد كه بر اثر آن بسوزد و روشن شود، و اگر بخواهيم آن درخت پر بركت را تأويل كنيم، گوييم براستى آن درخت، درخت دانش و پرهيزگارى است. زيرا شناخت و معرفت به چراغ وحى سوخت مىرساند و درخشش و نور آن را در چراغدان قلب مىافزايد، و در اين خصوص نيز روايت پشت در پشت آمده است.«لا شَرْقِيَّةٍ وَ لا غَرْبِيَّةٍ- نه خاورى است و نه باخترى ...»بلكه در جايى است كه بركتهاى آن به تمام جهان پخش مىشود، بدون آن كه به سرزمينى اختصاص داشته و به سرزمينى ديگر اختصاص نداشته باشد، و شايد اين كلمه به استقامت در پرهيزگارى و تقوى اشاره مىكند، زيرا فشارهاى زندگى پرهيزگاران را به راست و چپ متمايل نمىكند، نصوصى كه اين آيه كريم را تفسير كرده متعدّد است و ما در زير مطلبى را كه در تفسير اين آيه از امام على بن حسين آمده ذكر مىكنيم:«درباره گفته خداى عزّ و جلّ «كَمِشْكاةٍ فِيها مِصْباحٌ- چون چراغدانى كه در آن چراغى باشد» گفت: آن چراغدان نور دانش است در سينه پيامبر (ص).«الْمِصْباحُ فِي زُجاجَةٍ- آن چراغ درون آبگينهاى»: آبگينه سينه على است، كه علم پيامبر به سينه على منتقل شد، پيامبر على را تعليم داد.«الزُّجاجَةُ كَأَنَّها كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَكَةٍ- آن آبگينه چون ستارهاى درخشنده از روغن درخت پر بركت زيتون افروخته باشد» گفت: نور دانش است.«لا شَرْقِيَّةٍ وَ لا غَرْبِيَّةٍ- نه خاورى است و نه باخترى» گفت: نه