تفسیر هدایت جلد 8
لطفا منتظر باشید ...
همچون كسى كه در تاريكيهاى اعمال منحرف خود فرو رفته، و در زندگى هيچ چيزى از راه خود را نمىبيند بلكه بدانجا رسيده كه اگر دستش را به چشمش نزديك كند آن را نمىبيند، و اين به سبب نافرمانى و سركشى اوست نسبت به پروردگارش كه باعث شده است نور از عقل و چشم و گوشش سلب شود، پس در تيرگى ديجور ناپيدا كرانه گيج و گمراه شده است و اين آيه كريم بيان مىكند كه اعمال كافر خود به خودى خود تيرگى و ظلمت است، و آيا كسى كه خدا براى او نورى در زندگى قرار نداده راهى خواهد يافت؟! و آخرين سخن: در آيات اين درس كمال جمال و غايت زيبايى را مىيابيم، پس از آن كه آيه نخست به ما ياد آور شد كه قرآن آياتى است روشنگر، و مثل و اندرز، آيه دوّم ما را به جلوهگريهاى نور خدا در آسمانها و زمين آگاه و بينا ساخت ... و به عنوان مثال آنجا كه به صورت وحى در چراغدان قلب پيامبر تجلّى مىكند و نور بر نور مىافزايد، و پس از آن كه آيه نور- كه اين سوره بدان عنوان نامگذارى شده- جزئيّات اين نور را به ما ياد آور شد آنها را با مثل واقعى براى مجسّم ساختن اين نور تفسير كرد:الف: اين خانههاى نبوّت است كه بر اثر ذكر خدا والا و رفيع منزلت گشته، و همچون مثلى است براى چراغدانى كه چراغ را پذيرا مىشود «مثل نوره كمشكاة».ب: ياد و نام خدا در آنها مىتابد و مىدرخشد، همچون چراغى كه در چراغدان مىتابد «فيها مصباح».ج: صالحان در اين خانهها همچون ديوارهايى نگهبان ذكر خدايند، مانند شيشه براى چراغ، و در عين حال دژهاى دين و ميخهاى استوار دانش و فضيلتند «چراغ در شيشه».از اين رو صبح و شام پروردگار خود را تسبيح مىگويند و تجارت و خريد و فروش آنان را سرگرم نمىسازد.د: شعاير خدا، از بر پا داشتن و دادن زكات بر شانههاى آنان بلندا مىگيرد،