تفسیر هدایت جلد 8
لطفا منتظر باشید ...
مستمرّى كه در آن مشاهده مىكنيم جلوهگر مىشود. هستى ثابت نيست بلكه همواره در حركت و تبديل است، شب از پس روز مىآيد، و روز را شب فرا مىگيرد، و ابرها مىآيند و مىروند، و بارانها بين حالت بارندگى و انقطاع رفت و آمدى دارند.اين حركت به خودى خود دليل بر وجود كسى است كه آن را به جنبش در آورده، و نظام آن دليل حكمت و قدرت فراگير و گسترده اوست، كيست كه ابرها را بدين سوى و آن سوى مىراند؟ و چرا ابرها در ارتفاعاتى ثابت متراكم مىشوند و به ژرفاى فضا نمىروند؟ و چرا به همان اقيانوسهايى كه از آنها برخاستهاند باز نمىگردند و به جاى آن كه بر زمين خشك ببارند و آن را سيراب كنند بر آن اقيانوسها فرو نمىبارند؟ و چرا در پياپى آمدن شب و روز پريشانى و بىنظمى حاصل نمىشود؟ و چرا ... و چرا ...؟ الخ.براستى اين ظواهر طبيعت (و بسيارى چيزهاى ديگر) دليل حكمت رساى آفريدگار ابداع كننده سبحان است، و شايد گفته ذات متعال او: «يُقَلِّبُ اللَّهُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ- خدا شب و روز را مىگرداند» اشارهاى به ضرورت نگريستن به دگرگونيهاى زندگى و تحوّلات آن باشد، پس لحظه دميدن آفتاب، لحظه غروب، لحظههاى فرارسيدن بهار و خزان، لحظههاى باران ... و امثال آنها انسان را به راز زندگى هدايت مىكند.و همچنين تحوّلات اجتماعى و سياسى بزرگ، همچون پديد آمدن جنگها و سقوط دولتها و ايجاد دولتهايى ديگر سنّتهاى خدا را در اجتماع منعكس مىسازد و نشان مىدهد، زيرا قوانين و ساختارهاى زندگى در همين لحظات كشف مىشود، آيا ناظران سياسى از راهى ديگر جز از خلال پديدهها و تحوّلات مهم قوانينى را كه بر جهان سياست حكمفرماست در مىيابند؟باران مىبارد، و زمين خشك را سيراب مىكند و آن زمين سبز و خرّم مىشود، و طبيعت بر سفره گسترده آن غنا مىپذيرد و جانوران و پرندگان به فعاليّت در مىآيند. براستى كه اين دگرگونيها معانى تازهاى را بر دلهاى پاكيزه مىافكند و از اين رو به تسبيح و تكبير پروردگار خود مىپردازند.