تفسیر هدایت جلد 8
لطفا منتظر باشید ...
وقتى انسان بداند كه زيورها و دلخوش كنندههاى زندگى همواره تغيير مىكند، و هيچ ملكى و ثروتى و جاه و مقامى پايدار نمىماند، در آن صورت بدانها دل نمىبندد و اطمينان نمىيابد بلكه به ذات زندهاى اطمينان مىيابد كه هرگز نمىميرد. پس اگر سلطان به زوال حكمرانى و توانگر به نابودى دارايى بينديشد هرگز استبداد و بخل به خرج نمىدهد، و نفس او جز به پروردگار خود، حقّى كه هرگز ديگرگون نمىشود، آرام و قرار نمىيابد.و چنين است كه پروردگار ما را از تسبيح آفريدگان يادآور مىشود و مىگويد:«أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الطَّيْرُ صَافَّاتٍ- آيا نديدهاى كه هر چه در آسمانها و زمين است و نيز مرغانى كه در پروازند تسبيح گوى خدا هستند؟» به ستايش خدا تسبيح مىگويند، و اين آيه دلالت بر آن دارد كه هر آفريدهاى قادر بر تسبيح است، و اين كه خداوند غير خردمندان را به صفت خردمندان وصف كرده است ما را دلالت بر آن مىكند كه هر جاندارى شعورى دارد كه به اندازه آن پروردگارش را تسبيح گويد. خداى تعالى فرمايد: «وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ «32»- و هيچ موجودى نيست جز آن كه او را به پاكى مىستايد ولى شما ذكر تسبيحشان را نمىفهميد».شنوا بودن گوش جان بينادلان به آنان امكان مىدهد كه تسبيح هر جاندارى را در آسمانها و زمين بشنوند، زيرا آنان از پوست به مغز و از برون به درون راه مىبرند، و از دلالتها و شواهد به سوى حقّ نهان عبور مىكنند، پس براى آنان جنبش ماهيان در درياها، و زد و خورد جانوران وحشى در جنگلها و آواى پرندگان در آسمان، تنها كوششى بيهوده براى باقى ماندن نيست، بلكه هم چنان متضمن محتوايى است ربّانى و ابعادى فراتر از مادّه، يعنى تسبيح و نيايش و كوششى به سوى بالاتر و فراتر