كسانى كه براى استكبار و بزرگى فروشى در زمين و سر پيچى از فرماندهى شرعى پيامبر با رهبرى او مخالفت مىكنند. بنى اميّه و جز آنها، از تيرههاى قريش بر محمد (ص)- يعنى فرماندهى شرعى- حسد مىبردند زيرا او از خاندان بنى هاشم بود كه آقايى و برترى خود را بر ديگر خاندانها اثبات كرده بود، و همين امر آنها را به حسد ورزى با اين خاندان برانگيخت، و سپس بر رسالت و فرماندهى نتيجه شده از آن رشك ورزيدند.و اين نوعى از بيماريهاى قلب است كه صاحبش به گرفتن موضع گريز و تنفّر ضد هر كس كه به اخلاق و رفتار والا و پاكيزه آراسته است، مىشتابد تنها براى آن كه وى مردم را به دور محور وجود خود گرد آورده و بر او برترى يافته است.
ثانيا: ترديد
حالت شكّى بر دل بعضى چيره مىشود و او شخصيّتى نگران و مضطرب مىگردد كه در هر چيزى شكّ مىكند و به همين گونه در رهبرى رسالتى نيز به سبب شكّ اصلى خود در دين شكّ و ترديد مىكند.