تفسیر هدایت جلد 8
لطفا منتظر باشید ...
مىگردد. بسيارى از اين كسان تنها به ايمان تظاهر مىكنند و به استوارترين و سختترين سوگندها قسم مىخورند كه هنگام سختى و دشوارى از رهبرى اطاعت كنند، امّا وقتى رهبرى به آنان فرمان بيرون رفتن براى مبارزه را مىدهد عهد شكنى مىكنند، پس در اين صورت ادّعاى صرف آنها با سوگند پوششى است براى نفاق و دورويى آنها.پروردگار ما سبحانه و تعالى بر ضرورت فرمانبردارى از فرماندهى شرعى، چون پيامبر (ص) و اولى الامر تأكيد مىكند، و اين كه واجب است پس از آن انسان نسبت به آينده نگران نباشد، زيرا خداوند آنجا كه به مؤمنانى كه كردار شايسته مىكنند وعده پيروزى و پشتيبانى داده توفيق آنان را تضمين نموده و تأكيد كرده است كه پيامبر رسالت را آورده است و شما طاعت و فرمانبردارى را آوردهايد.در لحظه پيروزى انسان تمام لحظههاى دشوارى را كه گذرانده است فراموش مىكند، از اين رو خداى سبحان به مسلمانان مؤمن تأكيد كرده كه آنها را، پس از هلاك كردن دشمنانشان، در زمين جانشين ديگران خواهد ساخت، هم چنان كه اين امر را در مورد كسانى كه پيش از آنان ايمان آورده و كردار شايسته كرده بودند تحقّق بخشيده است. البته جانشينى به خودى خود هدفى را تشكيل نمىدهد، بلكه وسيلهاى است براى هدفى والاتر كه همان اجراى حكم خداست، و پس از آن پرستش خدا به تنهايى و فروافكندن و محور كردن سلطه خدايان باطل و دروغين.قرآن در اين درس سخن را به درهم كوفتن انديشه كافرانى پايان مىدهد كه باورشان شده بر انجام هر چيزى قادرند، زيرا براى هيچ كس امكان ندارد كه در برابر جنبش و موج ايمانى كه رسالت الهى آن را فرماندهى و رهبرى مىكند، و مؤمنان راستين آن را صادر مىكنند ايستادگى ورزد، پس كافران در زمين قدرت اعجاز ندارند و نمىتوانند كه حركت تاريخ را از گام نهادن و پيشروى، ضمن قوانين خدا در طبيعت و اجتماع، باز دارند.