تفسیر هدایت جلد 8
لطفا منتظر باشید ...
نباشد، بلكه واجب است كه در مجراهايى قانونى وارد شود. پس انسان منظّم به فرمانبردارى از فرماندهى يا ولىّ امر يا رئيس خانواده خود اكتفاء نمىكند بلكه هم چنان به حدود قوانين اجتماعى واجب نيز ملتزم است و آنها را مراعات مىكند، شايد اين قوانين داراى اهميّتى چندان به نظر نرسد، ولى وقتى در زندگى اجتماعى به مرحله اجرا درآيد داراى سودى بزرگ مىگردد، مثلا وقتى اسلام فرد مسلمان را ملزم به وفاى عهد و پايبندى به وعده خود مىكند، مىدانى كه اين امر چه قدر زندگى اجتماع را منظم مىسازد و چه قدر وقت را كه به هدر مىرود حفظ و مراعات مىكند؟ و تا چه اندازه روابط استوار و پاكيزه مردم را محافظت مىكند؟همچنين وقتى اسلام تنظيم وقت را لازم مىشمارد از آن روست كه اين امر نيازى است اجتماعى و ضرورتى حياتى زيرا در آن صورت انسان نمىتواند هر كارى را هر وقت خواست انجام دهد و هر لحظه ميل داشت دست به خريد و فروش بزند و حتّى در خصوص خوابيدن هر جا و هر وقت خواست بخوابد، بلكه براى هر يك از فعاليّتها و امور زندگى اوقاتى معيّن وجود دارد، و با وجود آن كه تنظيم وقت به نظر بسيارى از مردم كارى ثانوى مىآيد بيشتر شبيه به قنات و مجرايى است كه آب باران را از پراكندگى حفظ مىكند، زيرا تعيين اوقات نيروهاى انسان را از تشتّت و پراكندگى محفوظ مىدارد و تمام نيروها را براى جريان يافتن در مجرايى واحد گرد مىآورد.از اينجاست كه در اين آيات تأكيدى بر ضرورت مراعات اوقات آسايش انسان مىيابيم كه بنا بر عادت معمولا پيش از نماز صبح و هنگام ظهر و همچنين پس از نماز عشاء است، و به عبارت ديگر تأكيد بر ضرورت مراعات اوقات و برنامههاى ديگران است.و حتّى بر كودكان واجب است كه در اين فواصل اجازه بگيرند تا خانهها به صورت محلّى امن باقى بمانند كه انسان بتواند هر وقت خواست در آنها بياسايد.ما بايد اوقات آسايش را از اوقات كار جدا سازيم، تا وقتى براى آسايش وجود داشته باشد، هم چنان كه وقتى به كوشش و فعاليّت براى به دست آوردن