در وارد شدن (به اتاقهاى آسايش شما).
«كَمَا اسْتَأْذَنَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ- همانند كسانى كه ذكرشان گذشت ...»
از آزادها (غير بندگان).
«كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آياتِهِ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ- خدا آيات را اين چنين براى شما بيان مىكند و خدا دانا و حكيم است.»
اين تكرار تأكيدى است بر اهميّت اين اوامر الهى كه اثرى ژرف در اجتماع دارد و اگر انسان نتوانسته باشد به سبب كمى دانش و ناتوانى عقل خود بر تمام ابعاد آن آگاهى عالمانه يافته باشد آنها را دست كم مىگيرد و ناچيز مىشمارد و كوشش لازم براى مراعات كامل و اجراى دقيق آنها به كار نمىبرد.
از اين رو واجب است كه حكمت و علم خدا مقياس قوانين جامعه بشرى باشد، نه خواهشها و تخمين زدنهاى انسان.
[60] «وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللَّاتِي لا يَرْجُونَ نِكاحاً فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُناحٌ أَنْ يَضَعْنَ ثِيابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزِينَةٍ- پير زنان كه ديگر اميد شوهر كردنشان نيست، بى آن كه زينتهاى خود را آشكار كنند، اگر چادر خويش بنهند مرتكب گناهى نشدهاند ...»
در اينجا شارع مقدس به زنان كهنسال، كه كسى مايل به زناشويى با آنان نيست، اجازه مىدهد كه بخشى از جامههاى خود مثل مقنعه و چادرهاى ايشان را كه سر آنان را مىپوشاند بردارند، به شرط آن كه با ارائه جايگاههاى زينت خويش خودنمايى نكنند، ولى بهتر آن است كه حالتى از پاكدامنى و احتشام بر سرتاسر جامعه اسلامى سايه گستر باشد.
«وَ أَنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ- و خوددارى كردن بر ايشان بهتر است ...»
پس زن گر چه كلان شده و به سنّ يائسگى رسيده باشد، حجاب احترام و هيبت او را بيشتر حفظ مىكند، و بعلاوه حجاب او زنان جوان را نيز به حفظ حجاب تشويق مىكند.