تفسیر هدایت جلد 8
لطفا منتظر باشید ...
خانه وجود دارد بخورد.در تاريخ آمده است كه:وقتى پيامبر خدا يكى از اصحاب خود را به غزوه يا گروهى تكاور مىفرستاد، آن شخص كليد خانهاش را به برادر دينى خود (يعنى كسى كه پيامبر ميان آن دو عقد برادرى بسته بود) مىسپرد، و به او مىگفت: هر چه و هر قدر خواستى بر گير، ولى اين امانتداران از استفاده از اين اجازه خوددارى مىكردند تا آنجا كه بسا خوراك در آن خانه فاسد مىشد. پس خداوند اين آيه را نازل كرد: «42» و اسلام به دوست وفادار همان موقعيّتى را داد كه خويشاوند دارد و گفت:«أَوْ صَدِيقِكُمْ- يا خانه دوستتان ...»و در حديث از امام صادق (ع) آمده است:«از عظمت احترام دوست اين است كه او را از لحاظ هم خويى و اعتماد و ساده بودن با هم، و ترك رودربايستى به منزله خود شخص و پدر و برادر و پسر قرار دادهاند» «43».«لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ أَنْ تَأْكُلُوا جَمِيعاً أَوْ أَشْتاتاً- و گناهى مرتكب نشدهايد اگر با هم بخوريد يا جدا جدا ...»پس خانواده مىتوانند همگى بر سر يك سفره غذا گرد آيند يا فقط افرادى بر سر سفره حاضر شوند چنان كه برادر با برادر و دوست با دوست خود هم خوراك شوند.«فَإِذا دَخَلْتُمْ بُيُوتاً فَسَلِّمُوا عَلى أَنْفُسِكُمْ تَحِيَّةً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُبارَكَةً طَيِّبَةً- چون به خانهاى داخل شويد بر خودتان سلام كنيد. اين تحيّتى است مبارك و پاكيزه از جانب خدا ...»واجب است كه دلها دوست و الفت گرفته، و به صف در آمده در يك سپاه