تفسیر هدایت جلد 8
لطفا منتظر باشید ...
باشد.چنان كه عادت جارى است كافران اين صفات پست را به پيامبر نسبت مىدهند و بدين اندازه نيز بسنده نمىكنند بلكه ادّعا مىكنند كه گروهى از موالى مكّه در اين كارها به پيامبر كمك مىكنند، امّا قرآن در ردّ اين نسبت درنگ نمىكند و به كافران مهلت نمىدهد، بلكه پاسخ مىگويد: شما ستم و باطل آوردهايد، و شايد اين آيه اشاره بدان مىكند كه انحراف زاييده ظلم عملى و باطل فكرى است.[5] «وَ قالُوا أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ اكْتَتَبَها فَهِيَ تُمْلى عَلَيْهِ بُكْرَةً وَ أَصِيلًا- و گفتند اين اساطير پيشينيان است كه هر صبح و شام بر او املا مىشود و او مىنويسدش.»پيامبر را متّهم كردند كه قرآن را از گروهى دريافت مىكند كه در آغاز و پايان روز براى او مىآورند، آن گاه بر مردم باز مىخواند و آن را وحى نازل شده از جانب خدا مىنامد. و اين اتّهام چيزى نبود جز توجيه كفر و انكار به آيههاى خداوند، زيرا اعترافشان به قرآن و پيامبر- كه هر دو از جانب خدايند- براى آنها گران تمام مىشد و بسيار مكلّفشان مىساخت.[6] «قُلْ أَنْزَلَهُ الَّذِي يَعْلَمُ السِّرَّ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ كانَ غَفُوراً رَحِيماً- بگو: اين كتاب را كسى نازل كرده است كه نهان آسمانها و زمين را مىداند و آمرزنده و مهربان است.»از آنجا كه خدا داناى راز در آسمانها و زمين است و از آنجا كه آمرزنده و مهربان است، مىخواهد گناهان ما را بيامرزد و به ما مهربانى كند، از اين رو و بدان سبب راز زندگى را بر ما آشكار ساخته، بى آن كه ما را در جستجوى آن به رنج و زحمت افكند، و اين از طريق پيامبر او محمد (ص) و اولياء صالح او صورت گرفته كه ايشان را نور و چراغ فروزان قرار داده تا مردم را از گمراهى و گمگشتگى نجات دهند.پس چگونه ممكن است اين بيانات قرآن از اساطير پيشينيان باشد كه نه رازى را مىگشايند و نه پرتوى مىافكنند و حقيقتى را آشكار مىكنند؟