تفسیر هدایت جلد 8
لطفا منتظر باشید ...
است كه از او بيزارى مىجويد. امّا شيطان كيست؟شيطان دو صورت دارد: گاه در نيروهاى پنهانى كه ما را از حق گمراه مىسازند مجسّم مىشود، و گاه در نيروهاى آشكار و به صورت گوناگون نمودار مىگردد، و ممكن است به صورت دوستى باشد كه آرزوها و خواهشها را در درون ما مىدمد، يا اجتماع كه آدمى را به سوى رسوم و عادات منحرف مىراند، و چه بسا سلطان حاكم، يا تبليغات گمراه كننده و ... و غيره باشد. تمام اينها روز قيامت از انسان بيزارى مىجويند.«وَ يَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلى يَدَيْهِ يَقُولُ يا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا- روزى كه ستمگر (كافر) دستهاى خود را به دندان مىگزد و گويد: اى كاش راهى را كه رسول در پيش گرفته بود، در پيش گرفته بودم.»هنگامى كه ستمگر مىبيند كه بهشت و دوزخ به دست خداست- سبحانه و تعالى- و فرمانبردارى يا نافرمانى نسبت به پيامبر نزد او مقياس ورود هر كس بدان دو جاست، از آنچه نسبت به خدا و رسالت او از وى سرزده پشيمان مىشود و آرزو مىكند اى كاش از پيامبر و راه حقّ او پيروى كرده بود.[28] «يا وَيْلَتى- واى بر من! ...»با پشيمانى بسيار به خود مىگويد.«لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِيلًا- كاش فلان را دوست نمىگرفتم.»دوستى كه او را گمراه كرد، خواه دوستى بد يا سلطانى جورپيشه يا جاذبهاى شيطانى، ولى اين همه چه سودى براى او داشتند؟ بدانچه اين دغل دوستان براى او آراستند فريفته و گمراه شد، و رسالت خداى سبحان را رها كرد، در حالى كه بر او واجب بود اگر مىخواست از دوزخ برهد و در بهشت مأوى گيرد و بياسايد، از دوستداريهاى شيطانى در دنيا خود را رها كند و دوستى خود را خالصانه براى خدا و كسى كه خدا فرموده است قرار دهد.[29] «لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جاءَنِي- با آن كه قرآن براى من نازل شده بود، مرا از پيرويش بازداشت ...»