تفسیر هدایت جلد 8
لطفا منتظر باشید ...
آنها ايمان نياوردند، پس خداوند چاهشان را ويران كرد و آنها و چارپايانشان را از ميان برد.از حديثى مفصّل كه امام رضا (ع) از كسى كه از جدّش امام على (ع) درباره اصحاب رسّ پرسيده نقل كرده است، و ما در اينجا آن را مختصر مىكنيم، بر مىآيد كه:اصحاب رسّ دوازده درخت صنوبر را مىپرستند كه به نام ماههاى سال نامگذارى كرده بودند مىپرستيدند (اين نامها همان نامهاى فارسى متداول براى ماههاست) و معتقد بودند كه نوح (ع) آن درختها را كاشته است. آنها آب رودى را كه داشتند بر خود حرام كرده و آن را مخصوص آن درختها كه به اعتقاد آنان مقدّس بودند، ساخته بودند.خداوند پيامبرى از بنى اسراييل از فرزندان يهودا پسر يعقوب را به نزد آنان فرستاد، و او آنان را به يكتاپرستى دعوت كرد ولى آنها ردّ كردند، و آن پيامبر از پروردگار خود خواست تا معبود آنان را نابود كند، از اين رو بزرگترين درخت خشكيد، و آنان پنداشتند كه به سبب دعوت آن پيامبر درخت مذكور بر آنان خشم گرفته است، و گفتند: بگذاريد پيامبر خود را زنده به زير آن درخت در خاك كنيم، شايد آن درخت كه معبود ماست خرسند شود. پس در ميان آن رود گودالى كندند و پيامبرشان را در آن افكندند، و سنگى بزرگ بر آن گودال نهادند، آن گاه خداى متعال بر آنان خشم گرفت و همه را به عذابى شديد گرفتار ساخت، بدين سان كه بادى توفنده و بسيار سرخ رنگ بر آنان تاخت، و سپس زمين در زير قدمشان تبديل به سنگ گوگرد و افروخته شد، و ابرى سياه همچون گنبدى بر سر آنان درآمد كه سنگريزههاى گدازان بر آنها مىافكند و در نتيجه پيكرهايشان همچون سرب گداخته ذوب شد. «26»حديثى ديگر بيان مىكند كه از كارهاى زشت آنها عمل طبق زنى بوده كه