تفسیر هدایت جلد 8
لطفا منتظر باشید ...
از حجّ باشند در حالى كه تيغ بيداد بر آنان مسلّط و بركشيده شده است؟ و چگونه در شؤون امت بينديشند در حالى كه دستگاههاى سركوب كننده حكمفرما و چيره شده آنان را تعقيب مىكنند؟ و چگونه چركين جامه شرك را از تن بيرون كنند و از بيم ستمگران رها شوند تا تنها و تنها خداى يگانه را بپرستند و بستايند در حالى كه شيطانهاى سلطه پيرامون ايشان را گرفتهاند؟بدين سان در مىيابيم كه هر انحرافى كه به ستم انجامد مشمول اين آيه است حتى اگر از جانب دولت نباشد و از طرف صاحبان تسلّط كوچك همچون شوهر و مالك و مدير و ... و ... معمول گردد. در حديثى منقول از امام صادق- عليه السّلام- آمده است:«هر ستمگرى كه در مكّه به خود ستم كند يا به ديگرى، از دزدى و تجاوز و هر گونه ستم ديگر من آن كردار را الحاد مىدانم، و از اين رو سكونت در حرم خانه خدا نهى شده است». «3»يعنى اقامت دائم در مكّه از لحاظ شرعى مكروه است، زيرا آدمى به هر حال از ظلم به خويشتن با انجام يكى از اين امور حرام شده منزّه و عارى نيست و اگر در خانه خدا (و مكّه) سكونت دائم گزيند اين گونه معصيتها و نافرمانيهاى او همه الحاد شمرده مىشود و خدا مجازات آن را دو چندان كرده است.«الَّذِي جَعَلْناهُ لِلنَّاسِ- كه آن را براى مردم قرار داديم ...»پس مسجد الحرام ملك يك تن يا خانوادهاى معيّن يا دولتى خاصّ نيست، بلكه متعلّق به تمام مردم، و خدا آن را چنين قرار داده است.«سَواءً الْعاكِفُ فِيهِ وَ الْبادِ- چه براى مردم مقيم و چه صحرا نشين غريب ...»يعنى شخص مقيم دائم در مكه با آن كس كه از باديه و صحرا بدان شهر مىآيد يكسانند، آن گاه خداوند اين حقيقت را ديگر بار تأكيد مىكند و گويد: