تفسیر هدایت جلد 8
لطفا منتظر باشید ...
اين خيال برخورد موجود در آن جامعه يونانى باستانى را منعكس مىسازد، زيرا وضع آنها انباشته از پيكار و روابطشان سرشار از كينه و دشمنى بود، و تصوّر كردند بدين سان خدا در تركيب مزاج و شعور همانند آنهاست «تَعالى عَمَّا يَصِفُونَ- خدا بسى فراتر از آن چيزى كه وصفش مىكنند».بدين گونه جامعه عربى پيش از اسلام تصوّر مىكرد، و هر گروهى بدانچه دارند دلشادند. از اين رو در حديث مروى از امام صادق (ع) آمده است:«اگر مورچه پروردگار خود را تصوّر مىكرد براى او دو شاخك مىانگاشت».پس تا وقتى كه قضيه در حدّ تصوّر باشد، مورچه قدرت تصوّر پروردگار را دارد، ولى در حدّ امكان و شعور خود.برخى از مسلمانان ساده لوح نيز به همين خطا دچار شدند و گفتند: خدا شخصى است كه ريش سفيد بلندى دارد، و بر دراز گوش مىنشيند تا در شبهاى جمعه به زمين فرود آيد، و بعضى از آنها هر شب جمعه دستهاى علف در حياط خانه خود مىنهادند، تا دراز گوش خدا آن را بخورد (سبحانه و تعالى عن الأمثال- او منزّه و والاتر از اين مثالهاست).سبب اين تخيّلات تسليم شدن انسان به خيال محدود خود هنگام تصوّر خداست، پس گاه او را بر حسب واقعيّت و طبيعت خود چون انسانى تصوّر مىكند و او را چنين مىانگارد و گاه بر حسب واقعيّت جامعه و طبيعت آن دست به تخيّل مىزند، و وضع اجتماعى بر تصوّر او نيز منعكس مىشود، و از آنجا كه رابطه جامعه جاهلى با جامعه ايمانى رابطهاى است مادّى بىثمر است، و براستى براى آنها مقدور نيست كه تصوّر كنند رحمت و مهربانى صفتى از صفات خداست. پس شگفت نيست كه فرمان پيامبر را دائر بر سجود به رحمان رد كنند و بگويند: «و ما الرّحمن- رحمان چيست؟».پس بعيد نيست از اين اسم تازه نسبت به واقعيّتشان در شگفت شوند، زيرا واقعيّت آنها انباشته از هراس و ترساندن و ديگر صفات زشت و خوار كننده است.