تفسیر هدایت جلد 8
لطفا منتظر باشید ...
پس از يك سو مىكوشند شخصيّت فرزندان خود را مطابق مفاهيم درست بسازند، يا از طريق فرزندان خود همانند همسرانشان به نحو عمودى در طول زمان ادامه و دنباله داشته باشند، و از سودى ديگر مىكوشند و جديّت مىكنند كه پيشواى مردم پيرامون خود شوند تا به نحو افقى از طريق افراد اجتماعى كه در آن زندگى مىكنند و در گستردهترين بخش مكانى ادامه و اطاله داشته باشند.اينانند كه با بلند انديشيها و آرزوهاى والا و رفتار خود زندگى برتر را در دنيا بنا مىكنند، و در آخرت پاداشى نيكو مىيابند، چه خداوند به فرشتگان و طبيعت امر مىكند كه به آنان سلام گويند و سر بسپارند، و وقتى فرشتگان و طبيعت با هم سر سپردگان انسانى باشند، چنين كسى از هيچ چيز نمىهراسد زيرا احساس مىكند كه گويى پروردگار طبيعت و فرشتگان و آفريننده آنها از يك سو، و خود طبيعت و فرشتگان گماشته بر آن از سوى ديگر او را دوست دارند و بدو توجّه مىكنند.و اين به خاطر آن است كه بندگان رحمان با يكديگر در مسالمت و سازگارى بودند، و دانسته بودند كه وظيفه و نقش آنان ساختن انسان رسالتى برتر برخاسته از خود ايشان، و امّت رسالتى برتر برخاسته از ميان خانواده آنان، و تمدن اسلامى پيشرفته برخاسته از اجتماع آنان است، و اين همه در چارچوب سنّتها و قوانين رسالتى درست صورت مىگيرد.و بر عكس تمام اينها كسانى كه مرتكب جنايات مىشوند و به ارتكاب گناهان مبادرت مىورزند خويشتن و خانواده و اجتماع خود را گمراه مىكنند، و به هدفهايى كه آرزو دارند نمىرسند، و معادله بر عكس چنين مىشود: انسان منحرف، امّت با اختلاف، پايان آبادى و تمدّن، چنان كه اقوام پيشين بدين نتيجه و سرانجام رسيدند. خداى تعالى گويد:«أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعادٍ، إِرَمَ ذاتِ الْعِمادِ، الَّتِي لَمْ يُخْلَقْ مِثْلُها فِي الْبِلادِ، وَ ثَمُودَ الَّذِينَ جابُوا الصَّخْرَ بِالْوادِ، وَ فِرْعَوْنَ ذِي الْأَوْتادِ، الَّذِينَ طَغَوْا فِي الْبِلادِ، فَأَكْثَرُوا فِيهَا الْفَسادَ، فَصَبَّ عَلَيْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذابٍ، إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ- آيا نديدهاى كه پروردگار تو با قوم عاد چه كرد؟ با ارم كه