تفسیر هدایت جلد 8
لطفا منتظر باشید ...
و ديگر بار نيز به آنان باز خواهد گرداند «24».آن گاه حضرتش- عليه السّلام- گفت: به مؤمنانى كه به شرايط ايمانى كه وصفش كرديم عمل كردهاند اجازه و رخصت دادند و اين از آن روست كه اجازه جنگ به كسى داده نمىشود مگر اين كه مظلوم و ستمديده باشد و كس مظلوم شناخته نمىشود مگر آن كه مؤمن باشد، و مؤمن محسوب نمىگردد مگر آن كه به شرايط ايمانى كه خداى تعالى بر مؤمنان و مجاهدان شرط كرده است عمل كند، پس چون شرايط خداى تعالى در او كامل گشت مؤمن است و اگر مؤمن بود مظلوم است، و اگر مظلوم واقع شد اجازه جهاد دارد، به دليل گفته خداى عزّ و جلّ كه:«أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ- به كسانى كه به جنگ بر سرشان تاخت آوردهاند و مورد ستم قرار گرفتهاند، رخصت داده شد و خدا بر پيروز ساختنشان تواناست» و اگر شرايط ايمان را كامل نكرده باشد ظالم و بغى كننده و سركش است و واجب است با او جنگيد تا توبه كند و خود اجازه ندارد به جهاد بپردازد يا مردم را به خداى عزّ و جلّ فرا خواند زيرا در شمار مؤمنان مظلوم كه قرآن به ايشان اجازه جهاد داده محسوب نمىشود. چون اين آيه: «أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا ...- به كسانى كه بر سرشان تاخت آورند و مورد ستم قرار گرفتهاند رخصت داده شد ...» در حق مهاجرين كه اهل مكّه آنان را از خانهها و اموالشان رانده و دور ساخته بودند، نازل شد. به سبب ظلمى كه بر ايشان رفته بود جهاد براى آنان حلال گشت و رخصت جنگ به ايشان داده شد.عرض كردم: اين آيه درباره مهاجران كه مورد ظلم مشركان مكّه قرار گرفته بودند صادر شد، پس سبب جنگ با خسرو و قيصر و جز آنان، مشركان قبايل عرب چه بود؟ فرمود: اگر فقط به ايشان اجازه داده مىشد كه با اهل مكّه كه به ايشان ستم كرده بودند بجنگند آن گاه مجوّزى براى جنگ با گروههاى خسرو و قيصر و