تفسیر هدایت جلد 8
لطفا منتظر باشید ...
از آنجا كه افق ديد بشر تنگ و محدود است حساب آينده خود را چنان كه بايد نمىكند، از اين رو مىبينى كه از پيامبر شتاب در عذاب را مىطلبد (و مىگويد پس آن عذابى كه مرا از آن مىترساندى چه شد؟ و كجاست؟) و نمىداند كه صبر خدا و مهلت دادنش بسيار بزرگ و زياد است، هر يك روز در آنجا برابر هزار سال است كه بشر در اينجا مىشمارد، ولى تهديد خدا عقب نمىافتد، هم اينك قريهها و آباديهايى كه خدا به مردمش مهلت داده بود و با وجود آن كه مردمش ستمگر بودند به آنان مجال بخشيده و سپس ناگهان گرفتارشان ساخته بود، در برابر ما قرار دارد.اين رسالت خداست كه مردم را به نظير چنان عذابى بيم مىدهد و آن تهديدها و بيمها را به بيانى روشن و آشكار به آنان مىرساند.پس مؤمنانى كه كارهاى نيك كردهاند پاداششان آمرزش گناهانى است كه مرتكب شدهاند و رزقى كرامند براى انجام كارهاى شايستهاى كه كردهاند. امّا كسانى كه عاجزانه كوشيدهاند با نشانههاى خدا بستيزند، و مسير آنها را به تأخير اندازند و پنداشتهاند كه بر پروردگار پيشى مىگيرند و او را عاجز مىسازند، اهل دوزخند، جهنّم را به دست مىآورند و دوزخ نيز آنها را در بر مىگيرد.فرصت و مجال اين گروه را فريفته و مغرور كرده بود، امّا خدا ناگهان آنها را گرفتار ساخت، خدايى مسلّط و قدرتمند، و در پايان اين درس تأكيد است بر دو وظيفه مهمّ مژده دادن و بيم دادن در رسالتهاى الهى (امر به معروف و نهى از منكر). بيم دادن معمولا پيش از مژده دادن است زيرا هدف بيم دادن ايجاد زمينهاى در نفس انسان است، پس خوف انسان درباره از دست دادن چيزى كه در دست خود دارد بيش از ترس اوست نسبت به فقدان آنچه ديگرى در دست دارد. پس بيم دادن اشاره به خطرى است نزد كافران زيرا بيم زوال آنان و زوال نعمتهايشان را مىدهد و بنا بر اين از ترس به سوى ايمان رانده مىشوند و سپس مژده مىآيد تا اين خوف را از ميان بردارد و نويد بهشت دهد.