تفسیر هدایت جلد 8

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تفسیر هدایت - جلد 8

سیدمحمدتقی مدرسی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

«امليت» يعنى مدّتى از وقت را كه به درازا كشيد يا كوتاه بود به آنان مهلت دادم، «ثمّ أخذتهم- سپس آنها را فرو گرفتم» و آن گاه عذاب ويرانگر من آنها را در بر گرفت.

«فَكَيْفَ كانَ نَكِيرِ- پس انكار من چگونه بود.»

خداوند عذاب خود را بر آنها مسلّط ساخت، و آنها را كاملا درهم كوبيد و گرد از مغز استخوانشان برآورد و بر تكذيب و انكارشان حدّى نهاد و به كارشان پايان داد، و خدا اين چنين تكذيب مردم را به نحو عملى انكار و منتفى مى‏كند. آيا ديديد كه انكار خدا چگونه است؟

[45] خداى سبحان در تاريخ حتميّتى نهاده است كه از آن گزير نيست و آن حتمى بودن انتقام از دشمنان خداست، از آنجا كه سنّتها و قوانين خدا در طبيعت در تمام نقاط با حق التقا دارد و تجاوز از حق تعدى و تجاوز به آن سنّتها و قوانين محسوب مى‏شود، ناگزير بايد به اراده ذات سبحان خداوند، به هر شكلى باشد، انتقام گرفته شود، خواه به شكل صاعقه‏اى كه فرود مى‏آيد، يا آتشفشانى كه منفجر مى‏شود، يا جنگى كه ويران مى‏كند، يا قحطى فراگير، يا طاعونى مرگبار. بر انسان است كه از مكر خدا غافل نماند و انتقام او را فراموش نكند، و نپندارد كه نعمتهاى خدا و فضل و داده‏هاى او تنها چيزى است كه در زندگى وجود دارد، هرگز، بلكه زندگى را چهره‏اى ديگر است كه در انتقام سخت نمايان مى‏شود.

آرى، براى آدمى دشوار است كه باور كند آن خداى مهربان بخشنده‏اى كه آفريدگانش را به صورتهاى گوناگون آفريده، و در هر حركتى همراه آفريده خويش است و رحمت و فضل او در همه چيز جلوه‏گر است، چنان ذات متعالى با او مكر نيز مى‏ورزد و سخت‏ترين انتقام را از او مى‏گيرد، از اين رو مى‏بينيم كه رفته رفته آدمى را در نعمتها غرقه مى‏سازد، و آرزوها او را مى‏فريبد، تا آن كه گناهش كاملا او را در بر مى‏گيرد. آن گاه كه انسان گرفتار حسابرسى مى‏شود مى‏گويد: پروردگارا مرا باز گردانيد شايد كردارى شايسته انجام دهم (در حالى كه ديگر بازگشتى در كار نيست). پس براى آن كه چنان نشود بر انسان است كه رنجهايى را كه به

/ 483