تفسیر هدایت جلد 8
لطفا منتظر باشید ...
كسانى كه دانش به ايشان داده شده است بدين صفت از ديگران متمايزند كه موضعشان پى گيرى تكامل است از علم به ايمان و از ايمان به آرام گرفتن دلها و اطمينان قلبى، زيرا دانش همان اكتشاف حقيقت است و ايمان اعتراف و شناخت يافتن بدان و «اخبات» يا آرام گرفتن دل آن است كه با تمام وجود خود بىدغدغهاى آن حقيقت را پيروى كنى.اين تكامل از طريق صراط مستقيم و شاهراهى راست صورت مىپذيرد كه هر چه انسان در آن پيش رود نشانههاى حق بر او بيشتر آشكار مىشود، و خداست كه مؤمنان را به چنين شاهراهى هدايت مىكند، و هيچ كس جز او قادر به راهنمايى بدين شاهراه نيست.«وَ إِنَّ اللَّهَ لَهادِ الَّذِينَ آمَنُوا إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ- و خدا كسانى را كه ايمان آوردهاند حتما به راه راست هدايت مىكند.»[55] امّا كسانى كه كفر ورزيدند در بند اسارت شكّ خود كه ناشى از نادانى آنهاست باقى مىمانند، و نمىتوانند به سبب كفر خويش از اين شك رها شوند و به يقين دست يابند.«وَ لا يَزالُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي مِرْيَةٍ مِنْهُ حَتَّى تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً أَوْ يَأْتِيَهُمْ عَذابُ يَوْمٍ عَقِيمٍ- همواره كافران در آن شك مىكنند تا آن گاه كه قيامت ناگهان بر سرشان فرا رسد يا به عذاب روز بىنظير بزرگ گرفتار آيند.»«السّاعة» همان روز قيامت است، اما عذاب عقيم، عذاب و مجازات در دنياست.[56] آنجا، هنگام قيام قيامت ملكوت و حكمروايى مطلق خدا و داورى فيصله دهنده و پاداش عادلانه او جلوهگر مىشود، و او فرمانروا و داور و تدبير كننده و گرداننده همه چيز است.«الْمُلْكُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ- فرمانروايى در آن روز از آن خداست ...»پس سلطنت و فرمانروايى مطلق آشكارا از آن اوست، به طورى كه سلطههاى جاير و ستمگر را كه شيطان گسترش بخشيده، و خداوند به حكمت خود