جلد پنجم ادامه سوره نساء سوره النساء (4): آيات 77 تا 80 بيان آيات [ملامت افراد ضعيف از مسلمين كه به حكم قتال اعتراض نمودند، و پاسخ به آنها] مرگ سرنوشتى محتوم است و با فرار از ميدان جنگ و جهاد نمىتوان از چنگ آن رهايى يافت حسنات و خيرات از ناحيه خداى سبحان است و ناگواريها و سيئات از ناحيه خود انسانها است و در عين حال همه حسنات و سيئات مستند به خداى تعالى است گفتارى در اينكه حسنات و سيئات مستند به خداى تعالى است دائمى و ثابت بودن دستهاى از نيكيها و بديها خيرات و حسنات عناوين وجودى و شرور و سيئات عناوين عدمى مىباشند اعطاء و انعام خداوند به مقدار ظرفيت و استحقاق هر كس و هر چيز است وجه خطاب به شخص رسول اللَّه (ص) در:" ما أَصابَكَ ..." بحث روايتى (در باره شان نزول آيه مربوط به استنكاف از قتال، بلايا و محنتها، نسبت به مؤمن و ...) سوره النساء (4): آيات 81 تا 84 پى بردن به حقانيت قرآن با تدبر در آن و نيافتن اختلاف و تفاوت در بيانات آن ملامت افراد ضعيف الايمان كه شايعات دشمن ساخته را پراكنده مىسازند توصيه به مؤمنين كه از جو سازان نترسند و فقط از خدا بترسند وظيفه مؤمنين در مواجهه با شايعات، ارجاع آنها به رسول (ص) و اولى الامر است احتمالاتى كه در باره مراد از" اولى الامر" در آيه شريفه داده شده است و بيان اينكه وجه صحيح در معناى آن همان است كه در آيه" أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ ..." گفتهايم مراد از استثنا در" الا قليلا" و اشاره به اقوالى كه در اين مورد گفته شده است بحث روايتى (رواياتى در باره شايعه پراكنى، مراد از رحمت و فضل خدا در آيه، مامور شدن رسول اللَّه (ص) به قتال به تنهايى ...) سوره النساء (4): آيات 85 تا 91 نهى از شفاعت و وساطت در كار بد (وساطت براى منافقين) گمراهى منافقين مستند به خدا است و با شفاعت و دلسوزى هدايت نمىشوند گفتارى در معناى تحيت (اشاره به ريشه استكبارى داشتن تحيات در اقوام و امم غير اسلامى و توضيح و تشريح معناى كلمه" سلام" كه تحيت مسلمين است) بحث روايتى (رواياتى در باره آداب تحيت و رواياتى در باره شان نزول آيات گذشته) سوره النساء (4): آيات 92 تا 94 استثناء" الا خطا" از" ما كان لمؤمن ان يقتل مؤمنا متعمدا" استثناء حقيقى و متصل است حكم قتل خطايى آزادى نوعى حيات، و بردگى نوعى قتل است تهديد سخت به خلود در آتش در باره كسى كه مؤمنى را عمدا بكشد بحث روايتى (در باره شان نزول آيات مربوط به قتل عمد و قتل خطاى مؤمن) سوره النساء (4): آيات 95 تا 100 يكسان نبودن" مجاهدين" و" قاعدين" در فضيلت، و ترغيب و تحريك نمودن مسلمين به پرداختن به امر جهاد بيان شگفتى آيات مربوط به تفضيل مجاهدين بر قاعدين، از نظر سياق، و دفع توهم وجود شائبه تناقض در آن دو آيه توبيخ كسانى كه بر اثر سلطه مشركين بر آنها از تمسك به دين باز ماندند بخاطر مهاجرت نكردنشان به سرزمينى ديگر گفتار در معناى مستضعف هيچ انسانى فى نفسه بى نياز از عفو الهى نيست و مستضعف نيز به علت جهلى كه بدان دچار است و به جهت اينكه در صدد تحصيل سعادت بر نيامده است نيازمند عفو الهى است گروهها و طوائف مختلف از مدعيان ايمان، از لحاظ زندگى در دار الايمان يا دار الشرك و از لحاظ جهاد يا قعود، و هجرت يا سكون بحث روايتى :رواياتى در باره شان نزول آيات گذشته رواياتى در باره معناى مستضعفين سوره النساء (4): آيات 101 تا 104 بيان آيات مربوط به نماز خوف و حكم نماز مسافر در حال نماز، جنگ افزارهايتان را همراه داشته باشيد و جانب احتياط را بگيريد تا غافلگير نشويد بحث روايتى :(رواياتى در ذيل آيات گذشته مربوط به نماز خوف و نماز مسافر و وقت نمازهاى واجب) سوره النساء (4): آيات 105 تا 126 بيان آهنگ كلى اين آيات و زمينه نزول آنها نهى پيامبر (ص) از حمايت و دفاع از خائنين معناى امر خداوند به رسول اللَّه (ص) در:" و استغفر اللَّه ..." با توجه به عصمت آن جناب بيان سه جهت در باره گناهى كه با علم به گناه بودن آن صادر شود آثار و تبعات گناه فقط گريبانگير شخص گنهكار است، نه غير از او معناى كلمه" خطيئه" و اشاره به وجه بكار بردن تعابير مختلف در باره معصيت انزال كتاب بر رسول اللَّه (ص) و تعليم حكمت به او ملاك در عصمت آن حضرت و مصونيتش از ضرر و ضلالت است گفتارى پيرامون معناى عصمت منشا عصمت نوعى از علم است، غير از علوم معمول و عادى كه تاثير غالبى دارند نه دائمى مراد از انزال و تعليم به رسول اللَّه در جمله:" وَ أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْكَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ عَلَّمَكَ ..." دو نوع علم است بيان مراد از" كتاب" و" حكمت" و" علمى كه هرگز با آموختن به دست نمىآوردى" در آيه شريفه فوق بيان آيات مراد از" سبيل المؤمنين" كه از اتباع غير آن نهى شده، اطاعت از رسول اللَّه (ص) است مشاقه و دشمنى با رسول (ص) شرك به خداى عظيم است وجه اينكه از خدايان دروغين به" اناث" تعبير شده بيان حال فريب خوردگان شيطان و عاقبت كار آنها كرامت نزد خدا بستگى به اعمال دارد و كسى از خداوند طلبكار نيست عمل كنندگان به بخشى از اعمال صالحه، چه زن و چه مرد، به شرط مؤمن بودن به بهشت مىروند بحث روايتى :(در ذيل آيات گذشته) سوره النساء (4): آيات 127 تا 134 بيان آيات مربوط به زنان و مسائل زن و شوهر و تعدد زوجات اقوال و احتمالاتى كه در باره جمله" و ما يتلى عليكم" در آيه شريفه گفته شده است مقدار واجب از عدالت بين همسران متعدد كه بايد مرد مراعات كند دفع توهم اينكه تعدد زوجات در اسلام لغو شده است معناى جمله:" إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ أَيُّهَا النَّاسُ وَ يَأْتِ بِآخَرِينَ" بحث روايتى :(در ذيل آيات مربوط به احكام ارث و زنان و زناشويى و چند همسرى ...) سوره النساء (4): آيه 135 بيان آيه شريفه مربوط به گواهى دادن اشاره به آثار نيكوى شهادت راست و آثار سوء شهادت به دروغ در اجتماع بحث روايتى :(روايتى در باره سخن حق گفتن مؤمن به مؤمن) سوره النساء (4): آيات 136 تا 147 معناى جمله" يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا" و اقوالى كه در اين مورد گفته شده است توبه و مغفرت الهى، طبعا و عادتا شامل كسانى كه براى بار دوم به كفر بگروند نمىشود احتمالاتى كه در معناى" دو بار ايمان آوردن و سپس كفر ورزيدن" مىرود تهديد برخى از مؤمنين كه كافران را دوست و ولى خود مىگيرند و با آنان مجالست و مخالطت مىكنند مراد از نفى سبيل در جمله:" لَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا" معناى خدعه منافقين به خدا و خدعه خدا به آنان و ذكر چند صفت از اوصاف منافقين ترك ولايت مؤمنين و قبول ولايت كفار" نفاق" است و اعمال بد بندگان حجتى است عليه آنان شرائط از بين بردن ريشههاى نفاق و رهايى از صفات زشت آن بحث روايتى :(رواياتى در باره: كفر بعد از ايمان، نفى سبيل، خدعه خدا، ريا، ...) سوره النساء (4): آيات 148 تا 149 مراد از" دوست نداشتن" خدا بد گويى آشكار را، اينست كه در شريعت خود آن را نكوهيده شمرده است حد مجاز در بدگويى مظلوم از ظالم تشويق به عفو نمودن و چشم پوشى كردن از انتقام بحث روايتى :(رواياتى در ذيل آيه شريفه:" لا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ ...") سوره النساء (4): آيات 150 تا 152 ايمان به خدا مستلزم ايمان به همه رسولان او است و تفرقه انداختن بين خدا و رسولانش كفر حقيقى است سوره النساء (4): آيات 153 تا 169 درخواست اهل كتاب از پيامبر (ص) كه كتابى از آسمان به ايشان نازل گردد و پاسخ به آنها مشتبه شدن امر بر يهود در مورد كشتن و به دار آويختن عيسى (ع) رفع عيسى (ع) (به سوى خدا) با روح و جسم او و نوعى تخليص بوده اقوال مختلف در باره معنى" وَ إِنْ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ إِلَّا لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ" دو كيفر، يكى دنيوى و ديگرى اخروى كه يهود به خاطر مظالمشان مستوجب آن دو شدند توجيهات مختلفى كه در مورد اعراب كلمه" المقيمين" در آيه شريفه گفته شده است از ميان اهل كتاب" راسخون در علم" به سبب علم به اينكه وحى به پيامبر اسلام (ص) با وحى به انبياء پيشين فرقى ندارد، به آن حضرت ايمان مىآورند قيد" بعلمه" در جمله" أَنْزَلَهُ بِعِلْمِهِ" وحى شيطانها را (از مورد گواهى خدا و ملائكه) خارج مىسازد بحث روايتى رواياتى در معناى" وَ إِنْ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ إِلَّا لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ" و رواياتى در باره نزول عيسى (ع) در هنگام ظهور مهدى (ع) رواياتى در ذيل" إِنَّا أَوْحَيْنا إِلَيْكَ كَما أَوْحَيْنا إِلى نُوحٍ وَ النَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ" و در ذيل" وَ رُسُلًا لَمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَيْكَ" سوره النساء (4): آيات 170 تا 175 با مالكيت مطلقه الهى، كفر كافران چيزى را از ملك و سلطه خداى سبحان سلب نمىكند " كلمه" و" روح" بودن عيسى (ع) منزه بودن خداى سبحان از داشتن فرزند و نفى فرزند بودن عيسى (ع) براى خدا و الوهيت او معناى" برهان" و مراد از برهان در:" قَدْ جاءَكُمْ بُرْهانٌ مِنْ رَبِّكُمْ" سوره النساء (4): آيه 176 بحث روايتى :(در ذيل آيه شريفه مربوط به سهام ارث خويشاوندان ابوين يا پدرى) سوره المائدة (5): آيات 1 تا 3 معناى" عقد" و وجوهى كه در بيان مراد از عقود در" أَوْفُوا بِالْعُقُودِ" گفته شده است بحثى پيرامون معناى عقد حسن وفاى به عهد و قبح نقض عهد از فطريات بشر است و انسان در زندگى فردى و اجتماعى بى نياز از عهد و وفاى به آن نيست اهتمام شارع مقدس اسلام به حرمت عهد و لزوم وفاى به آن مقايسه اسلام با ديگر سنتهاى اجتماعى در مساله عهد و وفاى به آن بيان آيات:" أُحِلَّتْ لَكُمْ بَهِيمَةُ الْأَنْعامِ إِلَّا ما يُتْلى عَلَيْكُمْ ..." تحريم خون و سه نوع گوشت معناى" استقسام به ازلام" كه از آن نهى شده است جمله" الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ" معترضه است و ربطى به صدر و ذيل آيه" حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ ..." ندارد منظور از روزى كه كافران از (غلبه بر) دين مسلمانان نااميد شدند چه روزى است؟ يكى از احتمالاتى كه در باره مراد از" يوم" در" الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا" داده شده و رد آن مراد از" يوم" در آيه شريفه از نظر ما، با دقت نظر در تفسير آيه شريفه آخرين اميد كافران براى محو دين اسلام، به مرگ پيامبر (ص) بسته شده بود آيه شريفه در مورد ولايت على (ع) و در روز غدير خم كه قيام دين به حامل شخصى مبدل به قيام به حامل نوعى شد، نازل گشته است جمله" فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ" در مقام تهديد است نه در مقام منت گذارى معناى تمام و كمال و فرق آن دو آنچه كه انسان با تصرف در آن راه خدا را طى كند نعمت است دين اسلام از حيث اشتمال آن بر ولايت خدا و رسول و اولياء امر، نعمت است جمله:" الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي ..." ناظر است بر كمال يافتن دين خدا در تشريع، و تماميت يافتن ولايت نعمت با نصب" اولى الامر" بحثى علمى در سه فصل فصل اول در عقائد امتها در مورد خوردن گوشت فصل دوم: چطور اسلام كشتن حيوان را تجويز كرده با اينكه رحم و عاطفه آن را جائز نمىداند؟ اساس شرايع دين و زير بناى آن حكمت و مصالح حقيقى است نه عواطف وهمى رأفت و رحمت از مواهب خلقت است، ولى تكوين آن را حاكم على الاطلاق قرار نداده فصل سوم در پاسخ از اين سؤال است كه چرا اسلام حليت گوشت را مبنى بر تذكيه كرد؟ بحث روايتى:(رواياتى در ذيل آيات گذشته) رواياتى در باره شان نزول جمله:" و لا امين البيت الحرام" رواياتى در باره معناى" نيكى" و" اثم" در ذيل جمله" تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى ..." رواياتى در ذيل آيه مربوط به گوشتهاى حرام و استقسام به ازلام بحث روايتى ديگر: (پيرامون نزول آيه" اليوم اكملت لكم ..." در خصوص ولايت على (ع) در روز غدير خم) آيه" اليوم ..." شريفه جز مساله ولايت، مساله ديگرى را تحمل نمىكند بررسى روايات ديگرى كه آيه را به غير مساله ولايت ربط مىدهند اشكالاتى كه بر قول به اينكه مراد از اكمال دين و اتمام نعمت، كمال و تمام ظاهرى مىباشد، وارد است پاسخ به اين توهم كه مراد از اكمال دين، نجات دادن مسلمين از مزاحمت مشركين است سوره المائدة (5): آيات 4 تا 5 حكم صيد با سگ شكارى پاسخ به يك سؤال در مورد توجه خطاب تكليفى به كفار در آيه شريفه آيه شريفه داله بر حليت محصنات از اهل كتاب، منسوخ نيست منظور از كلمه" محصنات" در آيه شريفه معناى" كفر به ايمان" عبارت است از ترك عمل به مقتضاى ايمان بيان غرض از تشريع حكم مربوط به زنان كتابيه و زنهار دادن از سقوط در پرتگاه هوا و هوس در معاشرت با اهل كتاب اقوال و احتمالات نادرستى كه در معناى آيه" الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّباتُ ..." گفته شده است بحث روايتى:رواياتى در ذيل جمله" ... وَ ما عَلَّمْتُمْ مِنَ الْجَوارِحِ مُكَلِّبِينَ" مربوط به صيد با سگ شكارى رواياتى در مورد مراد از حليت طعام اهل كتاب در ذيل جمله" و طعامهم حل لكم" رد اشكالات صاحب تفسير المنار بر علماى خاصه كه حليت حبوبات و نظائر آن را كه نزد اهل كتاب باشد از آيه شريفه فهميدهاند اشاره به عدم صحت قول به منسوخ شدن جمله" وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ ..." با" لا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوافِرِ" رواياتى در باره معناى" كفر به ايمان" در ذيل جمله" وَ مَنْ يَكْفُرْ بِالْإِيمانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ" سوره المائدة (5): آيات 6 تا 7 معناى" قيام الى الصلاة" اراده نماز گزاردن است دستور وضو ساختن توضيحى در مورد قيد" إِلَى الْمَرافِقِ" و شستن دست از بالا به پائين، در وضو اختلاف در اعراب كلمه" ارجلكم" و در نتيجه اختلاف در اينكه مسح پا واجب است يا شستن آن توجيهات نادرستى كه به منظور توجيه برخى روايات مخالف كتاب، بر آيه وضو تحميل كردهاند امر به تحصيل طهارت با غسل، بعد از جنابت پنج نكته در آيه شريفه:" وَ إِنْ كُنْتُمْ مَرْضى أَوْ عَلى سَفَرٍ ..." رعايت ادب در تعبير از قضاى حاجت در جمله:" أَوْ جاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغائِطِ" ايراداتى كه بر آيه شريفه گرفته شده با پاسخ به آنها دستور تيمم مقدار لازم در مسح دست مراد از نفى حرج در" ما يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ ..." بحث روايتى: (رواياتى در ذيل آيات مربوط به وضو و تيمم و غسل) سوره المائدة (5): آيات 8 تا 14 ميثاقى كه خداوند از يهود و نصارا گرفت و پيمان شكنى آنان مراد از توكل بر خدا نقمتهايى كه به سبب پيمان شكنى به يهود رسيد پيمان شكنى نصارا و عواقب آن سوره المائدة (5): آيات 15 تا 19 مراد از نور در" قَدْ جاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ كِتابٌ مُبِينٌ" قرآن مجيد است هادى حقيقى خداى سبحان است و رسول و كتاب آلت و وسيله ظاهرى هدايت هستند راههاى خدايى بسياراند ولى بر خلاف راههاى غير خدايى، همه آن راهها به يك راه (صراط مستقيم) منتهى مىشوند در مواردى كه اخراج مردم از ظلمات به نور به رسول يا كتاب نسبت داده مىشود اذن خدا به معناى رضاى او است برهانى بر بطلان اعتقاد مسيحيان به اينكه مسيح فرزند خدا است يهود و نصارى ادعاى فرزندى حقيقى براى خدا را ندارند بلكه مدعى اختصاص و تقرب به خدايند احتجاج با يهود و نصارى و ابطال ادعاى آنان از دو راه: راه نقض و راه اثبات نقيض مردم به اختلاف مقام و موقعيتى كه نسبت به پروردگارشان دارند، در ابتلاء به بلايا و مصائب دنيوى بر سه دستهاند حوادث و بلايا براى مسلمين، امتحان و براى منحرفين از اسلام نكال و عذاب بوده است سه مقدمه براى بيان حجت عليه دعوى يهود و نصارا كه مىگفتند خدا راهى به عذاب كردن ما ندارد اعتقاد به محال بودن نسخ و بداء مستلزم محدود دانستن قدرت خداى تعالى است قرآن، تشخيص فكر صحيح و اقوم را به عقل فطرى بشر احاله نموده است خداى تعالى بندگان را به اطاعت كور كورانه مامور نكرده است فطرت انسانها در تشخيص طريقه فكر صحيح يكسان است و هيچگاه دستخوش تغيير و تبديل نگشته طريقه استنتاج از قضاياى اوليه بديهى (طريقه منطقى) راهى است اجتناب ناپذير چند نمونه از گفتههاى منكرين منطق و پاسخ به آنها جواب به اين سخن كه بعضى گفتهاند نيازهاى ما در كتاب و سنت مخزون است پس چه نيازى به نيم خورده كفار؟ بررسى و رد سخنان شخصى كه طريقه علماى دين و سلف صالح را مباين طريقه فلسفى و عرفانى دانسته و دخالت مبانى عقلى و عرفانى را در معارف دينى از اواسط قرن سيزدهم مىداند خلط فاحشى كه اين گوينده بين فلسفه و كلام مرتكب شده است وجود اختلاف بين فلاسفه و منطقىها و لغزش يك فيلسوف دليل بر بطلان اصل فلسفه و منطق نيست توضيحاتى در باره" مكتب تذكر" دلائل بطلان مكتب تذكر پاسخ به اين گفته كه براى درك و تعقل كلام الهى نيازى به منطق و فلسفه نيست، علاوه بر اينكه ما از پيروى از راه و روش كفار و مشركين نهى شدهايم جواب كسانى كه با انكار وجود مقدماتى كلى و دائمى و ثابت، طريقه منطقى را منكر شدهاند وجود رابطه بين علم و تفكر با تقوا و عمل صالح به اين معنا نيست كه تقوا طريقى مستقل براى تفكر است اعمال صالح خلق و خوى پسنديده را و اخلاق پسنديده معارف حق و علوم و افكار نافع و صحيح را بدنبال دارد آياتى از قرآن كه آثار تقوا را و آياتى ديگر كه آثار بى تقوايى و هوا پرستى را در طرز تفكر انسان بيان مىكنند اين حقيقت قرآنى كه با تقرب الى اللَّه، انسان مىتواند به آگاهيهايى خاص دست يابد با سخن ما منافات ندارد بحث تاريخى: (در باره پيدايش و سير علوم عقليه در ميان مسلمين) اشاره به وضع علمى مسلمين در عهد رسول اللَّه (ص) و تحولاتى كه پس از رحلت آن حضرت پديد آمد اعراض از اهل بيت (ع) بزرگترين شكاف را در نظام تفكر اسلامى پديد آورد علم حديث و علم كلام در زمان خلافت عمر و سپس در زمان خلافت امير المؤمنين و سپس در دوران بنى اميه پيدايش دو مسلك كلامى متفاوت:" معتزله" و" اشاعره" سبقت شيعه بر اشاعره و معتزله در بحثهاى كلامى راه يافتن علوم قديميان در ميان مسلمين و علل جبهه گيرى علماى اسلام در برابر افكار جديد پيدايش مكتب تصوف و رواج آن دو علت عمده انحطاط متصوفه بنا بر كتاب و سنت در وراى ظواهر شريعت باطنى هست كه راه رسيدن به آن همانا عمل به ظواهر است كوششهايى كه براى آشتى دادن و جمع بين ظواهر دينى، فلسفه و عرفان به عمل آمده است بحث روايتى: (رواياتى در مورد شان نزول آيات گذشته) سوره المائدة (5): آيات 20 تا 26 سه قسم نعمتهايى كه خداى سبحان به بنى اسرائيل ارزانى داشت مراد از جمله:" و جعلكم ملوكا شما را ملوك قرار داد" معناى" كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ" در جمله" ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ" معناى" جبارين" در جمله" قالُوا يا مُوسى إِنَّ فِيها قَوْماً جَبَّارِينَ" پاسخ جسارت آميز بنى اسرائيل به موسى (ع) كه به آنان دستور داده بود وارد ارض مقدس شوند نكاتى كه در مناجات موسى (ع) با خدا بعد از عصيان بنى اسرائيل وجود دارد بحث روايتى: (رواياتى در باره ملوك بودن بنى اسرائيل و عصيان آنها از امر به دخول در ارض مقدسه و تيه ايشان) سوره المائدة (5): آيات 27 تا 32 رد اين قول كه مراد از" آدم" در جمله" نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ" آدم ابو البشر نيست جواب به اين اشكال كه چرا قرآن كريم قصه هابيل و قابيل را منشا كتابت حكم قتل در خصوص بنى اسرائيل قرار داده است؟ معناى" قربان" و بيان چگونگى علم دو برادر به قبول شدن قربانى يكى و رد شدن قربانى ديگرى " حسد" انگيزه اقدام قابيل به قتل برادرش بوده است آن پسر آدم (ع) كه كشته شد از افراد متقى و عالم باللَّه بوده است پاسخ به دو اشكال كه بر قصه هابيل و قابيل در قرآن وارد شده است جواب اين اشكال كه جمله" أَنْ تَبُوءَ بِإِثْمِي وَ إِثْمِكَ" با جمله" وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى" نمىسازد معانى ديگرى كه براى جمله" أَنْ تَبُوءَ بِإِثْمِي وَ إِثْمِكَ" متحمل گناه من و خودت بشوى" گفته شده است معناى جمله:" فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِيهِ" ظلم ظالم، بالآخره گريبان او را خواهد گرفت گفتارى پيرامون معناى احساس و انديشيدن علم، هدايت است و هر هدايتى از ناحيه خدا است، پس تمام علوم به تعاليم الهى است خداى سبحان خالق حواس و ناظم عالم است، پس معلم بشر خود خداى تعالى است منشا علوم عملى (علم به بايدها و نبايدها) الهام الهى است الهام الهى متوقف است بر درستى و راستى علوم عقليه كليه (بديهيات) و آن نيز متوقف است بر سلامت عقل و فطرت (با تمسك به تقواى دينى) سه قسم معلومات بشرى و سه طريقه حصول علم براى انسان، در آيات قرآنى تخطئه حسيون (كسانى كه فقط به طريقه حسى معتقدند) در قرآن كريم پاسخ به دو دليل كه براى نادرستى قياسات عقلى محض و درستى صد در صد طريقه حس و تجربه اقامه شده است قرآن به مردم اجازه نمىدهد كه بدون رعايت دائمى تقوا و ترس از خدا به تفكر بپردازند بيان آيات قتل بدون حق، منازعه با ربوبيت رب العالمين است بيان مراد از اينكه" كشتن يك نفر همانند كشتن همه انسانها است" و جواب به اشكال فوق معناى جمله:" هر كسى يك نفر را زنده كند مانند اينست كه همه مردم را زنده كرده است" بحث روايتى:رواياتى در باره داستان هابيل و قابيل و كشته شدن هابيل به دست قابيل روايات عجيب و بى اعتبارى كه در مورد داستان پسران آدم (ع) نقل شده است رواياتى در بيان مراد از اينكه كشتن يك نفر همانند كشتن همه مردم است بحث علمى و يك تطبيق (يك تطبيق بين داستان هابيل و قابيل در تورات و در قرآن) سوره المائدة (5): آيات 33 تا 40 مراد از" محاربه با خدا و رسول" در آيه شريفه، اخلال به امنيت عمومى است بطور مسلحانه چهار حكم براى محارب معناى" وسيله" و امر به ابتغاء وسيله به سوى خدا در جمله:" وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ" قبول نشدن دو برابر ثروت زمين از كافران، در مقابل رهايى از عذاب روز قيامت عذاب، لازمه بشر و اصل در سرنوشت او است، و فطرت تالم از آتش در انسان هميشگى است تعليل آمرزيدن سارق تائب به مالكيت مطلقه الهى و قدرت او بر هر چيز بحث روايتى: رواياتى در باره شان نزول آيه شريفه مربوط به حكم محارب، و كيفيت اجراى آن احكام محارب از جهت اينكه محارب و مفسد است كشته مىشود، نه به عنوان قصاص تا به عفو اولياء دم كشته نشود رواياتى در ذيل جمله:" وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ" با وضع نصاب در حد سرقت، خداى تعالى به بندگان تخفيف داده و ترحم فرموده است استدلال قوى امام جواد (عليه السلام) در مورد مقدارى كه بايد از دست دزد قطع شود، و محكوم شدن فقهاى در بار معتصم سوره المائدة (5): آيات 41 تا 50 بيان زمينه و سياق اين آيات شريفه و ارتباط اجزاى آنها با يكديگر معناى" سحت" در جمله" اكالون للسحت" قرآن وجود حكم خدا را در تورات فعلى تصديق مىكند، همانطور كه محرف بودن آن را اعلام نموده است تورات، متناسب با استعداد بنى اسرائيل، مشتمل است بر مقدارى از هدايت نه كل هدايت ترس و طمع مانع بيان آيات الهى و احكام خدا نشود تشريع حكم قصاص در قرآن جزئيات نزول انجيل بر عيسى (ع) ذكر نشده است مراد از" هدى" بودن تورات و انجيل اشتمال آنها بر معارف اعتقاديه است و مراد از نور بودنشان شرايع و احكام آنها است معناى كفر كسى كه بدانچه خدا نازل فرموده حكم نكند مراد از" مهيمن بودن" قرآن مجيد بر كتب آسمانى تصديق تورات و انجيل با اعتقاد به منسوخ گشتن و تكميل آنها با قرآن، منافات ندارد گفتارى پيرامون معناى شريعت فرق بين شريعت و دين و ملت در اصطلاح قرآن " دين" معنايى عمومى تر از" شريعت" دارد، شريعت نسخ مىشود ولى دين قابل نسخ نيست معناى كلمه" ملت" و نسبت آن با" شريعت" و" دين" بيان آيات علت اختلاف شرايع اين است كه غرض اصلى از شرايع، امتحان امتهاى مختلف الاستعداد در ادوار مختلف است عصمت پيامبر (ص) به معناى مختار نبودن او در اعمال نيست روى گرداندن مردم از رسول اللَّه (ص) و دعوت او، نبايد موجب غصه خوردن پيامبر (ص) گردد بحث روايتى:قضيه گفتگوى ابن صوريا (از احبار يهود) با رسول اللَّه (ص) در ذيل آيه:" لا يَحْزُنْكَ ..." وجود حكم رجم و حكم قصاص در تورات فعلى رواياتى در باره مراد از" سحت" عدم نسخ آيه:" فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ" با جمله:" وَ أَنِ احْكُمْ بَيْنَهُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ" استدلال لطيف امام صادق (ع) به آيه:" إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْراةَ ..." در مورد علومى كه شايسته مقام امامت است رواياتى در مورد حكم نكردن به ما انزل اللَّه در گذشتن از جانى موجب بخشودگى گناهان مىشود آن قاضى كه هم به حق آگاه باشد و هم به حق قضاوت كند، اهل بهشت است سوره المائدة (5): آيات 51 تا 54 معناى" اخذ" و" ولاء و ولايت" اقوال مفسرين در باره اينكه مراد از ولايتى كه در" لا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَ النَّصارى أَوْلِياءَ" از آن نهى شده كدام ولايت است حادثه خارجى (شان نزول) عموميت و اطلاق آيات قرآنى را محدود نمىسازد شواهدى بر اينكه ولايت منهى عنه، ولايت مودت و محبت است نه ولايت حلف (هم پيمانى) يهود و نصارا در مقابل اسلام و مسلمين يك دست و هماهنگ مىباشند منظور از ملحق شدن مسلمانى كه يهود و نصارا را ولى بگيرد به يهود و نصارا آيه شريفه ناظر بر منافقين اصطلاحى نيست مراد از" فتح" در جمله" فَعَسَى اللَّهُ أَنْ يَأْتِيَ بِالْفَتْحِ" كدام فتح است؟ گفتارى در معناى بيمارى دل بيمار دلان غير از منافقين هستند وجه اشتراك منافق و بيمار دل شباهت بين بيمارى دل و بيماريهاى جسمانى بيان ارتباط آيه:" مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ ..." با آيات قبل در آيه شريفه (فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ ...) پيشگويى غيبى شده است نقطه افتراق مهم بين كلام الهى و كلام بشرى مراد از" قوم" كه خداوند وعده آمدن آنان را داده است، اشخاص نيستند كسانى كه خدا دوستشان دارد مبرا از رذائل و متصف به فضائل هستند بحث روايتى:رواياتى در مورد شان نزول آيات مربوط به دوست گرفتن يهود و نصارا بيان عدم ارتباط آيات شريفه با قصه عبادة بن صامت و عبد اللَّه بن ابى منظور از" قومى كه مىآيند و در برابر مؤمنين متواضع و در برابر كفار شديدند" امام على (ع) و اصحاب اويند روايات ديگرى در مورد مراد از قومى كه در آيه آمده است رد سخن مفسرى كه گفته است آيه شريفه عام است و اختصاصى به قومى خاص ندارد گفتار و بحثى آميخته از قرآن و حديث (در باره اهميت مساله نهى از تولى كفار در خطاب الهى، و مضامين بلندى كه در وصف قومى كه در آيه آمده است وجود دارد) روايتى از رسول اللَّه (ص) متضمن اخبار از اوضاع و احوال مردم در آخر الزمان روايتى مشروح از امام صادق (ع) در همين باره