اين سبك اوست و كارآمدترين هنرش.و با اين هنر مخاطبش را طوري پيش ميبرد كه او را به وسيله عقايد خود او، به اهداف و اصول تصوف عربي، معتقد كند و ميكند.يك صدرائي مستعد و فهميده در پاسخ ميگويد: محيالدين براي خداي احد (خدا در مقام احديّت) مكان تعيين نميكند.او براي «رحمان» مكان تعيين ميكند پس تناقض در بين نيست.در اينصورت من هم ميپذيرم كه اين تناقض بزرگ وجود ندارد.زيرا محيالدين به تعداد اسامي خدا «الهه» دارد، هزاران برابر بيش از الهههاي افسانهاي يونان باستان؛ زيرا خودش ميگويد اسامي خدا بينهايتاند.اما قيصري چنين معني نكرده، او ابتدا سعي كرده اشكال را به وسيله احتمال، حل كند.سپس برگشته و ميگويد «ويكون المراد تشبيه الحق بما نزّهه عنه» مراد محيالدين تشبيه حق تعالي به چيزي است كه قبلاً از آن چيز تنزيه كرده بود.به لفظ «حق تعالي» توجه كنيد: حق وقتي به كار ميرود كه خداي احد، مورد نظر باشد نه الههها.محيالدين در فصّ نوحي گفت: آنان كه خدا را فقط تنزيه ميكنند و او را تشبيه نميكنند (يعني همه علماي اسلام و مردم مسلمان) جاهلاند و قيصري ميخواهد تناقض را به وسيله آن اصل محيالدين حل كند.اما توجه ندارد كه مراد محيالدين آن جا اين نيست كه هر تنزيه عيناً تشبيه شود.او ميگويد هر تنزيه را با يك تشبيه جمع كنيد، در كنار هم بگذاريد.نه اين كه هر تنزيه را كه كرديد فوراً آن را نقض كنيد و گفته خودتان را تكذيب كنيد.قيصري هميشه سعي ميكند تناقضات ابن عربي را حل كند ليكن خودش را دچار غلط ميكند.خوب رسم وفاداري است چه كند.علامه قيصري در اين جا دچار سرگيجه شده است؛ زيرا سهمگيني تناقض، حواس او را پرت كرده است.در يك صفحه بعد، حواسش جمع ميشود و معلوم نيست ميان نوشتن اين صفحه با صفحه بعدي چند ساعت فاصله افتاده تا او توانسته خودش را دريابد.ميگويد: ميان اين سخن شيخ و سخن پيشين او تناقض نيست.زيرا نفي مكان از خدا به حسب ذات است و اثبات مكان به حسب مظاهر و اسماء است.در نتيجه به سخن همين صدرائي مستعد و فهميده ما ميرسد و تناقض به وسيله الههها حل ميگردد.اما باز قيصري خودش دچار يك غلط ميگردد، او برخلاف صدرائي مذكور در كنار اسماء لفظ «مظاهر» را نيز آورده كه شامل همه چيز ميگردد.زيرا همه اشياء (به نظرشان) مظهر وجود خدا هستند.در حالي كه محيالدين درست در مقام بيان تفاوت مكان و مكانت خدا و مكان و مكانت ساير اشياء است.و قيصري «مصادره مطلوب» ميكند.يعني سخن آن صدرائي ما سالمتر از سخن قيصري است.