محی الدین در آینه فصوص جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
مسئلة تنزيه وتشبيه از موضوعاتي است كه در طول تاريخ غوغاها به پا كرده و جايگاه هر مذهب و فرقه درباره آن در طبل و شيپور سر كوچهها دميده شده و صداي طبلش در اقطار جهان پخش شده، گوش فلك از اين مباحث و مجادلات ديني كر شده بود، ايشان تازه از خواب بيدار شده و افاضه ميفرمايند كه اهل بيت (عليهم السلام) تنزيهي نبودهاند.فرقههاي: مرجئه، ازرقيّه، اشعريه، معتزله، مشبّهه، معطّله، سلفيّه، جاروديه، حتي مزدكيه، مانويّه، حتي خوارج نيز ميدانند كه شيعه و اهل بيت (عليهم السلام) تنزيهي هستند، تنزيه مطلق بدون ذرهاي آميزه از تشبيه.3- گويا عارف كسي است كه مهمترين و بزرگترين و مشخصترين مسئله تاريخي در ملل و نحل را نفهمد، يا عمداً پاي خودخواهي، روي آن بگذارد.و هر كس فاقد اين شرط باشد عارف نيست.4- مطابق غوغاي بزرگ تاريخ و نعرههاي از جگر بر آمده ميدان مبارزه و مجادله مذاهب و فرقهها، «كُنه» فرمايش امام سجاد (عليه السلام) در جمله «لك الهي وحدانية العدد» نه تنها تنزيه مطلق بل تاكيد بر تنزيه مطلق است.لطفاً حضرت عارف يك جملهاي بياورند كه درباره «تنزيه مطلق» موكدتر از اين جمله باشد.بر فرض نظر شرح فارسي درست است و اهل بيت (عليهم السلام) ـ نعوذ بالله ـ تنزيهي مطلق نيستند.اگر زيد بن فلان به تنزيه مطلق معتقد باشد با كدام عبارت موضع خود را اعلام كند كه صريحتر، واضحتر، مستدلتر، و رساتر از عبارت امام سجاد (عليه السلام) باشد؟! آيا ايشان ميتوانند چنين عبارتي را پيدا كنند؟! اگر ميتوانند لطف كرده آن را اعلام كنند تا ديگران بررسي و قضاوت كنند.اين عبارت امام سجاد (عليه السلام) از مصاديق «برهانه معه» است.اگر توجه و درك شود.5- يك نكته بس مهم: گفتهاند «شريك باري» محال است اما فرض اين محال، محال نيست.اما «تناقض» چيزي است كه فرض آن، نيز محال است.يعني از اين جهت سهمگينتر، غير ممكنتر از شريك باري است.به حدي گزافتر و غلطتر، است كه به عنوان محال هم قابل فرض نيست؛ زيرا در فرض محال، تنها فرض «بود» و «وجود» است، اما در تناقض هم «بود» و هم «نبود»، هم وجود و هم «عدم» با هم فرض ميشوند، و چنين فرضي قابل فرض نيست.