مدار محورى هر برهان را «حدوسط » او تعيين مى كند و نتيجه برهان نيز در همان مدار دور مى زند و هرگز نتيجه برهان، از مدار فلك اوسط او بيرون نمى رود; هر چند كه از كبراى عالم استمداد شود و از عموم يا اطلاق اصل جامعى استعانت حاصل آيد. برهان عقلى بر ضرورت امامت، نتيجه اى وسيع تر از ضرورت وجود جانشين پيامبرصلى الله عليه و آله و سلم نمى دهد; زيرا عنصر محورى امامت، همان خلافت و جانشينى امام از رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم است نه وسيع تر از آن تا گفته شود: اگر جامعه با وجود امام معصوم(عليه السلام) به تمدنى كه عين تدين او است مى رسد و با نبود پيامبرصلى الله عليه و آله و سلم به مقصد نائل مى شود، پس دليل بر ضرورت رسالت و نبوت نخواهد بود.