چه كسى آزادى را محدود مى كند؟
پس از اثبات لزوم محدوديت آزادى انسان و ضرورت كنترل خواسته هاى طبيعى انسان ها، سخن به اينجا مى رسد كه تعيين كننده محدوده آزادى انسان در شؤون اعتقادى، حقوقى، اعمال، احوال، و سنت و سيرت كيست؟ پاسخ منطقى سؤال فوق اين است كه تنها كسى مى تواند حدود آزادى انسان را معين سازد، كه براى اصل هستى او حد و مرزى قرار داده و او را محدود و متناهى آفريده است; زيرا تنها او به مخلوق خويش آگاه است و مى تواند آزادى متناسب با كمال را براى او مشخص سازد; خداوندى كه براى هر چيز، اندازه اى خاص قرار داده است: «انا كل شى خلقناه بقدر» (8) .خدايى كه انسان موصوف را داراى حد آفريده، محدوده آزادى او و ديگر اوصافش را نيز خود او معين مى سازد. اگر تصوير درست آزادى چنين است، انسان هرگز خود را مالك آزادى نمى داند، بلكه امانت دار حريت و آزادى مى يابد. آزادى كه از زيباترين چهره هاى حقوقى است، ملك انسان نيست، بلكه وديعه و امانت الهى است كه به او سپرده شده و لذا انسان، موظف است كه در حراست از آن دريغ نكند و هرگز آن را به راى خويش تفسير ننمايد و بر اساس هواى خود تحريف نسازد; چه اينكه هيچ انسانى حق ندارد خود را بفروشد و خود را بنده ديگران كند و آزادى اش را به بردگى تبديل نمايد; همان گونه كه حيات انسان، وديعه الهى است و هيچ شخصى حق ندارد دست به خودكشى باطل بزند; زيرا انتحار، خيانت در امانت حيات است. بنابراين، تفسير علمى تحريف نشده آزادى و اعمال درست آن در مقام عمل، هر دو از ودايع الهى اند و انسان متعهد، امانت دار آنهاست.