نبوت و قانون الهى - ولایت فقیهان و عدالت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ولایت فقیهان و عدالت - نسخه متنی

عبدالله جوادی آملی؛ تنظیم و ویرایش: محمد محرابی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

چنانكه قرآن كريم در اين باره مى فرمايد:«ان كل من فى السموات والارض الا اتى الرحمن عبدا» (75) ;

يعنى هيچ كس در آسمان ها و زمين نيست، مگر آنكه در محضر خداى رحمان، عبوديت دارد;

يا مى فرمايد: «ان من شى ء الا يسبح بحمده » (76) ;

هيچ چيزى وجود ندارد، مگر آنكه به تسبيح و ستايش حضرت او مشغول است; يا فرمود:

«يسبح له ما فى السموات والارض » (77) ;

هر آنچه و هر آنكه در آسمان ها و زمين است، تسبيحگر خداوند مى باشد و نيز فرمود:

«فقال لها وللارض ائتيا طوعا او كرها قالتا اتينا طائعين » (78) ;

(خداوند،خطاب به آسمان ها و زمين فرمود)با ميل و رغبت و يا با كراهت نزد من آييد و آن دو گفتند:

با ميل و رغبت مى آييم نه با كراهت.

بنابراين، اگر ملك و ملكوت جهان و انسان و آسمان ها و زمين و هر آنچه و هر آنكه در آنهاست، به دست خداوند است:

«تبارك الذى بيده الملك » (79) ;

«فسبحان الذى بيده ملكوت كل شى ء» (80)

و همه موجودات كوچك و بزرگ، عبد خداوند و مطيع و منقاد و مسبح و خاضع و ساجد اويند: «له اسلم من فى السموات والارض » (81) ; «لله يسجد من فى السموات والارض » (82) ، لازم است كه انسان، در زندگى فردى و اجتماعى و در قانون زندگى خود، عبد خداوند باشد و تنها قانون كامل و سعادت آور را كه همان قانون الهى است، بپذيرد و تسليم قوانين ناقص، جاهلانه، و هوامدارانه بشرى نگردد.

نبوت و قانون الهى

بنابر آنچه گذشت، عقل انسان مى گويد: خدايى كه جهان و انسان را آفريده و رابطه اين دو را تنظيم نموده و از مصلحت و سعادت مخلوقات خود آگاه است و حكيم على الاطلاق است، انسان را هرگز رها نمى كند: «ايحسب الانسان ان يترك سدى » (83) و براى او قانون سعادت بخش خود را مى فرستد كه فرستاده است. از اينرو، شناخت خداوند به عنوان مبدا حكيم، براى اثبات نبوت كافى است و كسانى كه نبوت را نپذيرفته اند، خداوند را به درستى نشناخته اند: «وما قدرو الله حق قدره » (84) .

/ 299