يعنى هيچ كس در آسمان ها و زمين نيست، مگر آنكه در محضر خداى رحمان، عبوديت دارد;
يا مى فرمايد: «ان من شى ء الا يسبح بحمده » (76) ;
هيچ چيزى وجود ندارد، مگر آنكه به تسبيح و ستايش حضرت او مشغول است; يا فرمود:
«يسبح له ما فى السموات والارض » (77) ;
هر آنچه و هر آنكه در آسمان ها و زمين است، تسبيحگر خداوند مى باشد و نيز فرمود:
«فقال لها وللارض ائتيا طوعا او كرها قالتا اتينا طائعين » (78) ;
(خداوند،خطاب به آسمان ها و زمين فرمود)با ميل و رغبت و يا با كراهت نزد من آييد و آن دو گفتند:
با ميل و رغبت مى آييم نه با كراهت. بنابراين، اگر ملك و ملكوت جهان و انسان و آسمان ها و زمين و هر آنچه و هر آنكه در آنهاست، به دست خداوند است:
«تبارك الذى بيده الملك » (79) ;
«فسبحان الذى بيده ملكوت كل شى ء» (80)
و همه موجودات كوچك و بزرگ، عبد خداوند و مطيع و منقاد و مسبح و خاضع و ساجد اويند: «له اسلم من فى السموات والارض » (81) ; «لله يسجد من فى السموات والارض » (82) ، لازم است كه انسان، در زندگى فردى و اجتماعى و در قانون زندگى خود، عبد خداوند باشد و تنها قانون كامل و سعادت آور را كه همان قانون الهى است، بپذيرد و تسليم قوانين ناقص، جاهلانه، و هوامدارانه بشرى نگردد.