و اما آياتى مانند «وقل الحق من ربكم فمن شاء فليؤمن ومن شاء فليكفر» (14) و نيز «انا هديناه السبيل اما شاكرا واما كفورا» (15) كه بيانگر آزادى انسان مى باشند، پيام آنها درباره آزادى تكوينى انسان است نه آزادى تشريعى; و معنايش اين است كه راه و چاه، از يكديگر مشخص شده اند و انتخاب هر يك، به دست شماست; زيرا شما مجبور نيستيد و در عمل مى توانيد هر يك از اين دو را اختيار كنيد; اگر راه حق را رفتيد، به بهشت و سعادت ابدى خواهيد رسيد و اگر راه باطل را پيموديد، به آتش و جهنم منتهى خواهيد شد; نظير آزادى انسان در انتخاب «سم » و «شهد» كه تكوينا آزاد است، ولى در شريعت و عقل، هرگز آزاد و رها نيست.آزادى عقيدهدين، مجموعه اى از اعتقادات ويژه است كه هرگز نمى توان آن را بر كسى تحميل كرد. اگر اصول و مبادى ديانت براى كسى حاصل نشود، دين نيز در قلمرو جانش وارد نمى شود و از اينرو قرآن كريم، در يكى از درخشنده ترين آياتش مى فرمايد: «لا اكراه فى الدين » (16) ;دين را نبايد با اكراه و اجبار به مردم تحميل نمود.