سعادت انسان و عدم كفايت عقل - ولایت فقیهان و عدالت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ولایت فقیهان و عدالت - نسخه متنی

عبدالله جوادی آملی؛ تنظیم و ویرایش: محمد محرابی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سعادت انسان و عدم كفايت عقل

قرآن كريم هر چند در بسيارى از آياتش، ارزش عقل را بازگو كرده و انسان را به تعقل و تفكر فرامى خواند، اما در مواردى ديگر، در عين اثبات لزوم عقل براى انسان، آن را براى هدايت بشر كافى ندانسته است و وجود وحى را نيز ضرورى مى داند و در اين باره مى فرمايد:

«رسلا مبشرين ومنذرين لئلا يكون للناس على الله حجة بعد الرسل وكان الله عزيزا حكيما» (93) ; خداوند پيامبران را براى
بشارت نيكان و ترساندن بدان فرستاده; تا آنكه پس از فرستادن آن رسولان، مردم بر خداوند حجتى نداشته باشند و خداوند هميشه مقتدر بوده و كارش مطابق با حكمت است.

اين آيه، عدم كفايت عقل براى هدايت انسان را به خوبى نشان مى دهد; زيرا در صورت كافى بودن عقل براى هدايت انسان، حجت بر بشر تمام بود و مجالى براى احتجاج مردم در قيامت وجود نمى داشت و لذا نيازى به ارسال پيامبران نبود; در حالى كه خداوند مى فرمايد: «حجة بعد الرسل » نه «حجة بعد العقل ».

خداى سبحان در سوره مباركه «طه » مى فرمايد:

«ولو انا اهلكناهم بعذاب من قبله لقالوا ربنا لولا ارسلنا الينا رسولا فنتبع اياتك من قبل ان نزل ونخزى » (94) ;

يعنى اگر ما پيش از فرستادن پيامبر، كافران را به نزول عذاب هلاك مى كرديم، بى شك آنان مى گفتند: چرا بر ما رسولى نفرستادى تا پيش از آنكه گرفتار اين خوارى و ذلت شويم، از او پيروى كنيم.

اين استدلال نيز نشانگر آن است كه در صورت عدم ارسال انبياء، مجال احتجاج و برهان براى هر كافرى كه گرفتار گمراهى مى گردد باقى است و اگر عقل حصولى يا فطرت حضورى و يا مجموع آن دو، به تنهايى براى هدايت بشر كافى بود، نيازى به وحى و رسالت و مجالى براى احتجاج و استدلال تبهكاران نبود.

/ 299