آتش بس يك جانبه! - ولایت فقیهان و عدالت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ولایت فقیهان و عدالت - نسخه متنی

عبدالله جوادی آملی؛ تنظیم و ویرایش: محمد محرابی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آتش بس يك جانبه!

فكر جدايى دين از سياست، در واقع، آتش بس يك جانبه بين دو طرف درگير است; يعنى همه كسانى كه از روى ترس يا علل ديگر، سخن از جدايى دين از سياست زده اند و در عمل، كارى به سياست ندارند، در جنگ و ستيز دينداران با سياستمداران ظالم، آتش بس را يك جانبه قبول كرده اند سياستمداران جبار و بى رحم، هيچ گاه نمى گويند ما با دين و ديندارى كارى نداريم. آنان هر زمان كه بتوانند، دين را به كام خود مى كشند و دينداران را به ذلت و اسارت درمى آورند. هيچ سياستمدار دنياطلبى نمى گويد من با دين كارى ندارم، بلكه مى گويد دين بايد در چنگ من باشد. او اگر بتواند، دين را نابود مى كند و اگر نتواند، آن را به اسارت مى گيرد تا براى رسيدن به اهداف شوم خود، از آن استفاده كند.

در گذشته، رژيم منفور پهلوى را ديديم كه گاهى براى فريب مسلمانان و منحرف ساختن آنان، قرآن چاپ مى كرد، ولى آن زمان كه احساس خطر كرد و فهميد كه جامعه دينى ديگر نمى خواهد اسير او باشد، مسجد كرمان را با قرآن هايش به آتش كشيد. پس يك زمان «قرآن سوزى » است و يك زمان «قرآن سازى » و هر دو براى اهداف پليد استعمارى و سياسى است; زيرا سخن و روش همه دنياطلبان و بى دينان، همان شعار «قد افلح اليوم من استعلى » (6) است كه قرآن كريم آن را نقل كرده است; يعنى آنان خوشبختى در اين دنيا را در گرو برترى بر ديگران و استثمار و بهره گيرى هر چه بيشتر مى دانند.

ما در جريان جنگ خليج فارس، شاهد استفاده آمريكا از دين براى فريب مردم بوديم; از واتيكان كمك گرفت و از پاپ براى جنگ درخواست دعا نمود و اين همان سوءاستفاده اى است كه معاويه منافق از دين مى كرد. معاويه عليه اللعنه زمانى كه فهميد مالك اشتر(سلام الله عليه) به مصر مى رود و با رفتنش آنجا را منقلب خواهد كرد، روز و شب، منزل و سير او را شناسايى كرد و با حيله عمرو عاص، عسل مسموم را به مالك اشتر خورانيد و پيش از آنكه عسل مسموم او را به شهادت برساند، مردم را به مسجد جامع شام دعوت كرد و به آنان گفت خطرى حكومت اموى را تهديد مى كند و ما بايد دعا كنيم و شما امين بگوييد. او دعا كرد كه خدا خطر مالك را برطرف كند و مردم شام نيز آمين گفتند و زمانى كه خبر شهادت مالك به شام رسيد، معاويه گفت ما «مستجاب الدعوه » هستيم.

بنابراين، قدرت طلبان و دنياپرستان، هيچ گاه با دين و دينداران از در آشتى درنمى آيند; مى خواهند دين را نابود كنند اگر بتوانند و يا آن را براى مقاصد خود و فريب مردم به بازى مى گيرند و با چنين وضعى، شعار جدايى دين از سياست، چيزى جز آتش بس يك جانبه و تسليم شدن در برابر دشمن نيست.

/ 299