امامت، عهد الهى است - ولایت فقیهان و عدالت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ولایت فقیهان و عدالت - نسخه متنی

عبدالله جوادی آملی؛ تنظیم و ویرایش: محمد محرابی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

امامت، عهد الهى است

ادله نقلى نيز دلالت دارند بر اينكه امامت، «عهدالله » است نه «عهدالناس »; عهد خداست نه عهد مردم. خداى سبحان در جواب ابراهيم خليل(سلام الله عليه) كه درباره مامت براى ذريه خود سؤال نمود، مى فرمايد: «لا ينال عهدى الظالمين » (27) ; يعنى امامت، عهد الهى است و اين عهد الهى فقط شامل شخص عادل مى شود; نه آنكه عادل به آن نائل گردد. چه فرق عميق است ميان اينكه عهد الهى از بالا نصيب عادل شود و اينكه عادل بتواند به ميل خود از پائين به آن برسد; و از اينجا معلوم مى شود كه هرگز از اختيارات مردم نيست كه به ميل خود وصى و امام را تعيين كنيم.

عمروبن اشعث چنين حديث مى كند كه من از حضرت صادق(عليه السلام) شنيدم كه فرمود: «اترون الموصى منا يوصى الى من يريد، لا والله ولكنه عهد من رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم رجل فرجل حتى ينتهى الامر الى صاحبه » (28) . مرحوم كلينى از ابى بصير چنين حديث مى كند كه من نزد امام صادق(عليه السلام) بودم; اوصياء، يادآورى شدند و من نام اسماعيل، فرزند آن حضرت را بردم و ايشان فرمود: «لا والله يا ابا محمد ما ذاك الينا; ما هو الا الى الله(عزوجل) ينزل واحدا بعد واحد» (29) ; نه والله اى ابامحمد! تعيين امام، هرگز از اختيارات ما نيست كه به ميل خود وصى و امام را تعيين كنيم، بلكه مربوط به خداوند است كه يكى را پس از ديگرى تعيين مى فرمايد. نكته اى كه از احاديث اين باب استفاده مى شود، لزوم امام در هر عصر است; زيرا در اين روايات و روايات ديگر فرمود: «واحدا بعد واحد»; يعنى در هر عصرى بايد امام و رهبر و حاكمى از سوى خداوند براى ولايت بر جامعه اسلامى منصوب گردد.

آنچه از اين ادله استنباط مى شود آن است كه رهبرى، متعلق به امام معصوم(عليه السلام) است و در صورت دسترسى نداشتن به آن حضرت، كسى كه از سوى ايشان، نائب و منصوب مى باشد(به نصب خاص يا عام)، عهده دار رهبرى است; نه آنكه مردم كسى را وكيل خود قرار دهند.

/ 299