«ولايت » چيست؟ - ولایت فقیهان و عدالت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ولایت فقیهان و عدالت - نسخه متنی

عبدالله جوادی آملی؛ تنظیم و ویرایش: محمد محرابی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

«ولايت » چيست؟

«ولايت » واژه اى عربى است كه از كلمه «ولى » گرفته شده است. «ولى » در لغت عرب، به معناى آمدن چيزى است در پى چيز ديگر; بدون آنكه فاصله اى در ميان آن دو باشد كه لازمه چنين توانى و ترتبى، قرب و نزديكى آن دو به يكديگر است. از اينرو، اين واژه با هيئت هاى مختلف(به فتح و كسر) درمعانى «حب و دوستى »، «نصرت و يارى »، «متابعت و پيروى »، و «سرپرستى »استعمال شده كه وجه مشترك همه اين معانى همان قرب معنوى است.

مقصود از واژه «ولايت » در بحث ولايت فقيه، آخرين معناى مذكور يعنى «سرپرستى » است. ولايت به معناى سرپرستى، خود داراى اقسامى است و بايد هر يك توضيح داده شود تا روشن گردد كه در اين مساله، كدام يك از آنها موردنظر مى باشد.

ولايت تكوينى، ولايت بر تشريع، ولايت تشريعى

ولايت سرپرستى، چند سنخ است كه به حسب آنچه سرپرستى مى شود(مولى عليه) متفاوت مى گردند. ولايت سرپرستى، گاه ولايت تكوينى است، گاهى ولايت بر تشريع است، و زمانى ولايت در تشريع. ولايت تكوينى به دليل آنكه به تكوين و موجودات عينى جهان مربوط مى شود، رابطه اى حقيقى ميان دو طرف ولايت وجود دارد و ولايتى حقيقى است، اما لايت بر تشريع و نيز ولايت در تشريع با دو قسم خود كه در صفحات بعدى توضيح داده مى شود همگى ولايت هاى وضعى و قراردادى هستند; يعنى رابطه سرپرست با سرپرستى شده، رابطه على و معلولى نيست كه قابل انفكاك و جدايى نباشد.

«ولايت تكوينى » يعنى سرپرستى موجودات جهان و عالم خارج و تصرف عينى داشتن در آنها; مانند ولايت نفس انسان بر قواى درونى خودش. هر انسانى نسبت به قواى ادراكى خود مانند نيروى وهمى و خيالى و نيز بر قواى تحريكى خويش مانند شهوت و غضب، ولايت دارد; بر اعضاء و جوارح سالم خود ولايت دارد; اگر دستور ديدن مى دهد، چشم او اطاعت مى كند و اگر دستور شنيدن مى دهد، گوش او مى شنود و اگر دستور برداشتن چيزى را صادر مى كند، دستش فرمان مى برد و اقدام مى كند; البته اين پيروى و فرمانبرى، در صورتى است كه نقصى در اين اعضاء وجود نداشته باشد.

بازگشت اين ولايت تكوينى، به «علت و معلول » است. اين نوع از ولايت، تنها بين علت و معلول تحقق مى يابد و بر اساس آن، هر علتى، ولى و سرپرست معلول خويش است و هر معلولى، مولى عليه و سرپرستى شده و در تحت ولايت و تصرف علت خود مى باشد.

/ 299