معناى «نصب » چيست؟ پاسخ: «نصب » به اين معناست كه در عصر غيبت، فقيهى كه واجد شرايط علمى و عملى است، از سوى امامان معصوم(عليهم السلام) به سمت افتاء، قضاء، و ولاء رسيده است. نصب، به معناى تعيين صاحب عنوان براى مقام و سمت است و اين غير از اعلام شرايط است. مردم مسلمان، در جريان سمت افتاء و قضاء، فقيه را انتخاب نمى كنند كه وكيل آنان باشد براى به دست آوردن فتوا يا براى استنباط احكام قضايى و اجراى آنها. مساله ولايت نيز كه سمت سوم فقيه است، همين گونه مى باشد و مردم مسلمان او را وكيل خود براى حكومت نمى كنند. فقيه، نائب امام معصوم(عليه السلام) است و لذا ولى الافتاء، و ولى القضاء، و ولى الحكومة است. روايت مقبوله عمربن حنظله، از حيث درايه، مقبول است ولو آنكه از حيث رجال سند مشكلى داشته باشد. اين مقبوليت روايت در بين اصحاب، نشان مى دهد كه روايت مزبور، يك سلسله قرائن و شواهدى داشته است كه با آن قرائن، صحت روايت، تثبيت و تصديق و تاييد شده است و علماى اسلام، اين روايت را در مبحث فتوا و در قضاء، مورد استدلال قرار داده اند; پس حجت است. در اين روايت، امام(عليه السلام) مى فرمايد: «فارضوا به حكما»; يعنى شما به حكميت چنين فقيهى راضى باشيد;زيرا من او را بر شما حاكم قرار دادم:«فاني قد جعلته عليكم حاكما» (90) . امام نمى فرمايد شما به حاكميت او راضى باشيد و او را وكيل خود كنيد، بلكه مى فرمايد حاكميت او بر شما را من جعل كردم. عبارت «فارضوا به حكما» مربوط به قضاست، ولى عبارت «فاني قد جعلته عليكم حاكما» كه تعليل است، مربوط به حكومت و ولايت است. مرحوم شيخ انصارى(رحمه الله) همانند صاحب جواهر(رض) مى گويد در زمان گذشته و در عصر نزول و صدور اين روايت، كار حاكم دو چيز بود; يكى فصل خصومت و قضاء، و ديگرى حكم ولايى و اجرايى (91) . در عصر عباسى، چنين بوده است و امام معصوم(عليه السلام) هر دو سمت را در مقبوله مورد عنايت قرار داده اند و فقيه جامع شرائط را براى آن نصب فرموده اند. بنابراين، امامان معصوم(عليهم السلام) سمت هاى سه گانه افتاء، قضاء، و ولاء و حكومت را حق فقيه جامع الشرايط و بلكه وظيفه او قرار داده اند و نكته ديگر آن است كه اين سمت هاى سه گانه، پيش از رجوع مردم نيز براى فقيه وجود دارند و با رجوع مردم، تحقق عملى و خارجى مى يابند. تذكر: آنچه بايد از طرف شارع مقدس جعل شود، همه آنها براى فقيه جامع شرايط بالفعل تحقق يافته است و هيچ يك از آنها در حد قوه و شانيت نيست(بر خلاف فقيه متجزى كه آنها را بالقوه داراست نه بالفعل)، ليكن اجراى فعلى و تحقق عملى آن سمت ها، متوقف بر پذيرش مردم است; يعنى قدرت عينى از يك سو و تحقق فعلى عنوان و مفهوم اضافى امامت از سوى ديگر، پيش از پذيرش مردم، بالقوه است و با آن به فعليت مى رسد.